تاثیر اعتماد بر مدیریت بحران و شادی در جامعه

به گزارش سرمایه فردا، الهام حمیدی در مقاله‌ای به این موضوع پرداخته است که چگونه باورداشتن به دولت و اعتماد به عملکرد آن می‌تواند به افزایش شادمانی در جامعه بینجامد.

🔹اعتماد عمومی بدیهی ترین اصل در حفظ یک دموکراسی سالم است از جامعه‌ای که مردم به همه چیز مشکوک هستند و قضاوت‌ها و تصمیم‌هایشان پیش فرضی از بدبینی و نااطمینانی دارد چندان انتظار رشد و پیشرفت نمی‌رود.

🔹هرچه اعتماد مردم به یکدیگر، به دولت و به نهادهای اجتماعی و سیاسی بیشتر باشد. امنیت روانی و متعاقب آن احساس رضایت و شادی بیشتر می‌شود.

تاثیر اعتماد جمعی پایین در جامعه

🔹در چنین جامعه‌ای، ارتباطات انسانی قوی‌تری شکل می‌گیرد و طبیعتاً مردم نیز شادتر هستند. ولی اگر سطح اعتماد جمعی پایین باشد مردم این تصور را پیدا می‌کنند. که باید دائم حواس‌شان باشد تا کسی از آنها سوءاستفاده نکند یا فریبشان ندهد.

🔹پژوهش‌ها نشان داده است که اعتماد تاثیر مستقیمی بر رشد اقتصادی، بهبود دموکراسی، گسترش امور خیریه و میزان سلامت و شادی در یک کشور دارد.

🔹شادی مردم یک کشور ارتباط تنگاتنگی با اعتماد آنها نسبت به نهادهای دولتی آن کشور دارد. هر چه اعتمادمان به دولت و نهادهای سیاسی و اجتماعی بیشتر باشد به آینده امید بیشتری داریم و فرد خوشحال تری هستیم.

تبعات بی اعتمادی در جامعه

🔹تصور کنید چه شرایط طاقت‌فرسایی است وقتی مجبور باشیم هر توصیه ارائه شده از دولت، هر گزارش خبری و حتی هر دستورالعمل دارویی را چند بار چک کنیم. تا از صحت و سقم اطلاعات اطمینان پیدا کنیم.

🔹اینکه نسبت به هر آنچه می‌شنویم و میبینیم بی اعتماد باشیم، تجربه ای طاقت فرسا ناامید کننده و منشأ استرس‌های دائمی است.

🔹مجموعه ای از پژوهش‌های انجام شده در کشورهای اروپایی، آسیایی و آمریکای جنوبی نیز نشان می‌دهد که چگونه اعتماد به دولت یک کشور با افزایش سطح رفاه فردی مردم آن کشور و همچنین با افزایش سلامت ذهنی آنها همراه است.

اعتماد نهادی یعنی اعتماد به دولت

🔹فنلاند را در نظر بگیرید؛ این کشور فقط یک کشور خوشحال نیست. بلکه کشوری است با بالاترین میزان «اعتماد بین فردی»، یعنی اعتماد مردم به یکدیگر و همچنین اعتماد نهادی یعنی اعتماد به دولت، نهادهای سیاسی، نیروی پلیس، سیستم قضایی و سیستم آموزشی وجود دارد.

🔹فقط ۲٫۸ درصد فنلاندی ها نگران وقوع جرم و جنایت هستند که نشان می‌دهد تا چه اندازه نسبت به یکدیگر اعتماد دارند.

🔹مدیریت بحران مدت‌ها قبل از بروز بحران آغاز می‌شود. در هنگام بروز بحران این فقط اعتماد عمومی است که می‌تواند ارتباط دولت با مردم را به ارتباطی موثر و کارآمد تبدیل کند.

اعتماد بر سیاست‌های مدیریت بحران

🔹مطالعه ای که بر روی ۴۱ کشور در مورد موثر بودن سیاست‌های مدیریت بحران در طول همه گیری کرونا انجام شده است. این نشان می‌دهد در کشورهایی که اعتماد به دولت در آنها بیشتر است مدیریت بحران بسیار موثر بوده است.

🔹به نظر می‌آید قابل قبول‌ترین اصل برای جلب اعتماد مردم، ایجاد شفافیت باشد. اینکه مردم بدانند دولت کشورشان چگونه تصمیم می‌گیرد. چگونه هزینه می‌کند و مبنای این تصمیم گیری‌ها چیست.

🔹دولت اروگوئه برای ایجاد شفافیت بیشتر دسترسی مردم به پورتال خدمات بهداشتی این کشور را تسهیل کرد. تا آنها بتوانند هزینه‌های خدمات درمانی‌شان را مشاهده کنند. با مقایسه قیمت مراکز درمانی مختلف و زمان انتظار آنها خودشان مناسب ترین تصمیم را برای انتخاب مرکز درمانی شان بگیرند. کاری که قبل از آن دولت انجام می‌داد.

عملکردهای دولت برای جلب اعتماد مردم

🔹از دیگر عملکردهای دولت برای جلب اعتماد مردم، توجه به شهروندان به حاشیه رانده شده و تلاش برای ایجاد برابری در جامعه است.

🔹در کاستاریکا بومی‌های این کشور به دلیل موانع زبانی، انزوای جغرافیایی و محرومیت ساختاری به کم حمایت‌ترین مردم این کشور تبدیل شده بودند. دولت برای حل این مشکل گفت‌وگوی بین دولت و مردم بومی را نهادینه کرد. در نهایت مشارکت افراد بومی در سیاست گذاری دولت این کشور به حل اختلافات خشونت‌آمیز ۲۰ ساله بر سر زمین انجامید. همچنین به بهبود تعامل با نهادهای دولتی و افزایش سرمایه گذاری در آموزش، خدمات پزشکی و خدمات آب منجر شد.

🔹نکته جالب توجه اینجاست که مردم فنلاند و سایر کشورهای اسکاندیناوی همیشه نسبت به کشورهای دیگر مالیات بیشتری پرداخت کرده‌اند. ولی هرگز از پرداخت این مالیات ناراضی نبودند. زیرا آنچه در قبال پرداخت آن دریافت می‌کنند نتیجه‌ای جز اعتمادسازی نداشته است.

🔹اعتماد به دولت، بار سنگین بدبینی و ناامیدی را از دوش اسکاندیناوی‌ها برداشته است. باری که کمر بخش بزرگی از مردم دنیا را خم کرده است. رمقی برای شاد زیستن برایشان باقی نگذاشته است.

منبع: تجارت فردا