بورس

بورس میان فرصت‌های تورمی و چالش‌های ساختاری

به گزارش سرمایه فردا، بازار سرمایه ایران در ماه‌های اخیر تصویری دوگانه از خود نشان داده است؛ تصویری که همزمان از رونق نسبی فروش شرکت‌ها و فشارهای ساختاری بر سودآوری حکایت دارد. صنایع فلزی، معدنی و پتروشیمی با اتکا به صادرات و نرخ‌های جهانی توانسته‌اند رشد فروش بالاتری نسبت به تورم ثبت کنند، اما کاهش حاشیه سود و مشکلات نقدینگی همچنان سایه‌ای سنگین بر عملکرد آن‌ها انداخته است. در مقابل، برخی صنایع مصرفی و بانکی با ضعف در کیفیت دارایی‌ها و کاهش قدرت خرید مشتریان مواجه‌اند. این شرایط سبب شده سرمایه‌گذاران بیش از هر زمان دیگری به جریان نقدی پایدار و تقسیم سود نقدی توجه کنند؛ رویکردی که نشان می‌دهد بازار در مسیر تازه‌ای از انتخاب صنایع و شرکت‌ها قرار گرفته است.

پس از بررسی کلیت بازار و اشاره به صنعت پالایش، لازم است به سایر صنایع نیز نگاهی دقیق‌تر داشته باشیم تا تصویر جامع‌تری از وضعیت فعلی بازار سرمایه ترسیم شود.

صنایع فلزی و معدنی در ماه‌های اخیر عملکردی متفاوت داشته‌اند. برخی شرکت‌های بزرگ فولادی و معدنی توانسته‌اند با اتکا به صادرات و نرخ‌های جهانی، رشد فروش بالاتری نسبت به تورم ثبت کنند. این گروه‌ها به دلیل ارتباط مستقیم با نرخ ارز و بازارهای جهانی، همچنان جزو صنایع پیشران بازار محسوب می‌شوند. با این حال، کاهش حاشیه سود در برخی شرکت‌ها نشان می‌دهد فشار هزینه‌ها و محدودیت‌های داخلی بر سودآوری آن‌ها اثرگذار بوده است.

در صنعت پتروشیمی نیز وضعیت مشابهی دیده می‌شود. رشد فروش این شرکت‌ها بالاتر از میانگین بازار بوده، اما افت کیفیت سود و افزایش دوره وصول مطالبات، نشانه‌ای از چالش‌های نقدینگی در این بخش است. با توجه به سهم بالای پتروشیمی‌ها در صادرات غیرنفتی، هرگونه تغییر در سیاست‌های ارزی یا محدودیت‌های تجاری می‌تواند اثر قابل توجهی بر عملکرد این صنعت داشته باشد.

صنایع بانکی و مالی از دیگر بخش‌های مهم بازار هستند. نسبت‌های مالی نشان می‌دهد بانک‌ها با افزایش مطالبات معوق و کاهش کیفیت دارایی‌ها مواجه‌اند. این موضوع باعث شده اعتماد بازار به سودآوری پایدار بانک‌ها کاهش یابد. با این حال، برخی بانک‌های بزرگ با اصلاح ساختار و افزایش سرمایه توانسته‌اند بخشی از این فشارها را مدیریت کنند.

در صنایع مصرفی مانند غذایی و دارویی، رشد فروش کمتر از تورم بوده و این نشان‌دهنده کاهش قدرت خرید مصرف‌کنندگان است. با وجود این، برخی شرکت‌های دارویی به دلیل افزایش تقاضا و صادرات توانسته‌اند عملکرد بهتری نسبت به میانگین بازار داشته باشند.

جمع‌بندی این بخش نشان می‌دهد بازار سرمایه ایران در حال حاضر با دو واقعیت همزمان روبه‌روست: از یک سو رشد فروش شرکت‌ها بالاتر از تورم است و این می‌تواند نشانه‌ای از فشارهای تورمی آینده باشد؛ از سوی دیگر، کاهش کیفیت سود و افت حاشیه سود بیانگر چالش‌های ساختاری در صنایع مختلف است. بنابراین سرمایه‌گذاران باید با دقت بیشتری صنایع برتر را شناسایی کنند و از فرصت‌های موجود بهره ببرند.

در نهایت، مسیر آینده بازار به شدت وابسته به سیاست‌های کلان اقتصادی، مدیریت نقدینگی و وضعیت نرخ ارز خواهد بود. صنایعی که توانسته‌اند از سقف‌های تاریخی عبور کنند و نسبت‌های مالی بهتری دارند، می‌توانند همچنان نقش پیشران بازار را ایفا کنند. در مقابل، صنایعی که با افت کیفیت سود و افزایش مطالبات مواجه‌اند، نیازمند اصلاحات جدی برای بازگشت به مسیر رشد خواهند بود.

 

حدود ۱۵۰ هزار سرمایه‌گذار حقیقی فعال در بورس

ذهنیت غالب حدود ۱۵۰ هزار سرمایه‌گذار حقیقی فعال در بورس این است که شرکتی جذاب است که تقسیم سود بالای ۶۰ درصد داشته باشد. دلیل این رویکرد آن است که سرمایه‌گذاران به دنبال جریان نقدی پایدار هستند و نمی‌خواهند اصل سرمایه خود را مصرف کنند؛ بلکه ترجیح می‌دهند از سود نقدی بهره‌مند شوند. بنابراین حتی اگر برخی صنایع نسبت‌های مالی ارزانی داشته باشند، به دلیل تقسیم سود پایین، جذابیت چندانی برای بازار ندارند.

برای نمونه، صنعت آشامیدنی با وجود ارزندگی نسبی، به دلیل تقسیم سود پایین کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. همین وضعیت در برخی شرکت‌های پخش دارو نیز دیده می‌شود؛ جایی که دوره وصول مطالبات طولانی و بدهی‌های سنگین باعث شده جذابیت سرمایه‌گذاری کاهش یابد. در مقابل، صنایع تجهیزات برقی با وجود رشد فروش چشمگیر (تا ۱۴۷ درصد) همچنان محبوبیت محدودی دارند، زیرا سرمایه‌گذاران در این بخش بیشتر با «خواب سرمایه» مواجه شده‌اند و بازده نقدی مطلوبی دریافت نکرده‌اند.

صنعت سنگ‌آهن نیز نمونه‌ای جالب است. این گروه از نظر فروش و تقسیم سود وضعیت مناسبی دارد، اما کاهش شدید حاشیه سود باعث شده ارزش‌گذاری آن‌ها افت کند. در گذشته سنگ‌آهنی‌ها حاشیه سود بالایی داشتند، اما اکنون با کاهش سودآوری مواجه‌اند و همین امر موجب شده قیمت سهامشان پایین بماند. با این حال، به دلیل جایگاه این صنعت در ابتدای زنجیره ارزش و نقش کلیدی در اقتصاد، همچنان جزو صنایع استراتژیک محسوب می‌شود.

در تحلیل بلندمدت، دیدگاه مهمی مطرح است: سرمایه‌گذاری خارجی در آینده نزدیک می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در صنایع پایه داشته باشد. مشکلات زیرساختی کشور در حوزه آب، برق، گاز و انرژی نیازمند سرمایه‌گذاری‌های کلان است و این امر بدون مشارکت خارجی زمان‌بر خواهد بود. بنابراین انتظار می‌رود سرمایه‌گذاران خارجی در صورت ورود، اولویت خود را بر صنایع بالادستی و مواد اولیه قرار دهند؛ صنایعی مانند نفت، گاز، پتروشیمی، فولاد، مس و سنگ‌آهن که مزیت رقابتی ایران محسوب می‌شوند.

به همین دلیل، این صنایع در ادبیات تحلیلگران به‌عنوان صنایعی «داخل آب نمک» معرفی می‌شوند؛ یعنی صنایعی که باید حفظ شوند و در آینده با ورود سرمایه‌گذاری خارجی می‌توانند شکوفایی دوباره داشته باشند. این نگاه نشان می‌دهد که اگرچه در کوتاه‌مدت برخی نسبت‌های مالی افت کرده‌اند، اما در بلندمدت جایگاه این صنایع همچنان محکم است و می‌توانند موتور محرک بازار سرمایه باشند.

 

افت حاشیه سود

صنایعی مانند پالایش، سیمان، زراعت و روانکارها همچنان در زمره گروه‌های برتر قرار دارند و کیفیت سود بالاتری نسبت به سایر بخش‌ها نشان می‌دهند. در مقابل، صنایعی نظیر دارو، نیروگاه و حمل‌ونقل با مشکلات جدی در وصول مطالبات و افت حاشیه سود مواجه‌اند که جذابیت سرمایه‌گذاری آن‌ها را کاهش داده است.

نکته کلیدی این است که بازار در شرایط فعلی بیش از هر زمان دیگری به سود نقدی محور توجه دارد. سرمایه‌گذاران حقیقی و حقوقی به دنبال شرکت‌هایی هستند که تقسیم سود بالای ۶۰ درصد داشته باشند؛ زیرا در فضای پرریسک کنونی، جریان نقدی مطمئن مهم‌تر از رشد اسمی دارایی‌هاست. همین تغییر رویکرد باعث شده بسیاری از صنایع با وجود رشد فروش و حتی ارزندگی نسبی، کمتر مورد توجه قرار گیرند.

از منظر آموزشی، این گزارش تأکید می‌کند که تحلیلگر حرفه‌ای باید فراتر از اعداد ظاهری حرکت کند. کیفیت سود، میزان بدهی و ساختار مطالبات دو متغیر اصلی‌اند که بازار معمولاً نادیده می‌گیرد، اما در واقعیت تعیین‌کننده ارزش واقعی شرکت‌ها هستند. بررسی ۷۵۰ شرکت بورسی نشان داده که تنها زمانی بازار به این متغیرها توجه می‌کند که بحران یا صدای بلند یک صنعت همه را متوجه مشکل کند؛ در حالی که تحلیلگر متخصص باید پیش از وقوع بحران این نشانه‌ها را شناسایی کند.

در پایان، نویسنده با بهره‌گیری از اشعار مولانا، بر اهمیت خودشناسی و توانمندی فردی تأکید می‌کند. همان‌طور که در حکایت مولانا آمده، گنج واقعی در درون انسان نهفته است و هرچه فرد بیشتر به شناخت و پرورش ذهن خود بپردازد، به موفقیت نزدیک‌تر خواهد شد. ذهن انسان پیچیده‌ترین دستگاه جهان است و هرچه بیشتر از آن کار کشیده شود، خروجی‌های ارزشمندتری به همراه خواهد داشت.

بازار سرمایه ایران در حال حاضر ترکیبی از فرصت‌ها و چالش‌هاست. صنایعی مانند سیمان، پالایش و زراعت با کیفیت سود بالا و تقسیم سود مناسب، همچنان گزینه‌های جذاب سرمایه‌گذاری‌اند. در مقابل، صنایعی با مشکلات مطالبات و حاشیه سود پایین نیازمند اصلاحات جدی هستند. در این میان، نگاه تخصصی و توجه به متغیرهای بنیادین، کلید موفقیت سرمایه‌گذاران است. و در سطحی عمیق‌تر، همان‌طور که مولانا یادآور می‌شود، گنج واقعی در درون ماست؛ شناخت توانایی‌ها و استفاده از ظرفیت ذهنی، مسیر پایدار موفقیت را هم در بازار و هم در زندگی رقم می‌زند.

modir

Recent Posts

ناگفته‌های مرگ باردو

مرگ بازیگر شناخته‌شده و محافظه‌کار در ۹۱ سالگی، تنها یک خبر هنری نبود؛ این رویداد…

41 دقیقه ago

ابهام در آمار ذخایر سوخت

پرونده ذخایر سوخت نیروگاهی اکنون در نقطه‌ای قرار دارد که نیازمند رسیدگی فوری قوه قضاییه…

1 ساعت ago

پیش بینی قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۶

پیش بینی قیمت بیت کوین در سال 2026 از 10 هزار تا 250 هزار دلار…

9 ساعت ago

بالماسکه در راه جشنواره فجر

فیلم سینمایی «بالماسکه» به کارگردانی محمدمهدی حبیبی و تهیه‌کنندگی حجت‌الله رئیسی، با حضور ابوالفضل پورعرب…

9 ساعت ago

«چرا اختیار معامله بر فارکس و کریپتو برتری دارد؟

اختیار معامله به‌عنوان ابزار مکمل بازار سرمایه، نه‌تنها امکان مدیریت ریسک را فراهم می‌کند، بلکه…

10 ساعت ago

واکنش دلار و طلا به تغییر ریاست بانک مرکزی

استعفای فرزین و انتصاب عبدالناصر همتی به ریاست بانک مرکزی، بازار ارز و طلا را…

10 ساعت ago