به گزارش سرمایه فردا، اکنون وزارت علوم با طرح کاهش مدت دوره کارشناسی، گامی بهظاهر اصلاحی برداشته است. اما این گام، اگر بدون تغییر در محتوای دروس، روشهای تدریس و ارتباط با صنعت باشد، تنها به معنای صدور سریعتر مدرکهایی خواهد بود که همچنان بیخاصیتاند. این گزارش، نگاهی چندجانبه به نظرات دانشجویان، اساتید و کارشناسان دارد تا روشن کند که دانشگاههای ایران، برای بازگشت به نقش واقعی خود، باید از صدور مدرک به ساختن انسانهای توانمند تغییر مسیر دهند.
اگر با دقت بیشتر به این موضوع نگاه کنیم، مشخص می شود که مشکل خود مدرک نیست، بلکه گره این چالش در سیستم آموزشی و بازار کار است. وقتی دانشگاهها مهارت عملی یاد نمیدهند و فقط دروس تئوری را آموزش می دهند، مسلم است که مدرک تبدیل می شود به یک کاغذ بیخاصیت.
از طرف دیگر، وقتی بازار کار به جای مهارت، فقط دنبال “داشتن مدرک” باشد، مدرک بیارزش می شود، چرا که همه با کمی تلاش موفق می شوند آن را بگیرند و هیچ تمایزی در مورد اینکه چه کسی مهارت بیشتری دارد، وجود ندارد. در عوض بسیاری از جوانان بدون رفتن به دانشگاه، با شاگردی و مهارتآموزی یا کارآفرینی خیلی موفق هستند. موضوعاتی که باعث می شود تا بسیاری از جوانان به این باور برسند که دانشگاه رفتن از پایه و اساس کار بیهوده ای است. شاید برای همین باشد که این روزها، بسیاری از نوجوانان و جوانان دیگر تمایلی به پشت میزنشینی در دانشگاه ها نیستند و ترجیح می دهند حرفه و شغلی را بیاموزند تا اینکه بخواهند دانشجو شوند. وضعیتی که نتیجه آن کاهش محسوس آمار داوطلبان کنکور و خالی ماندن بسیاری از صندلی های رشته های دانشگاهی است.
اما حقیقت این است که در تمام دنیا، دانشگاه ها جزء دارایی های بسیارارزشمند کشورها محسوب می شوند چرا که توسعه و آینده هر جامعه ای به آنها متکی است. در کشورما هم دانشگاه ها می توانند به چنین جایگاه ارزشمندی دست پیدا کنند، اگر اهداف و مسیر آن ، درست طراحی شوند. به زبان ساده، مدرک به تنهایی شاید به درد قاب کردن بخورد، ولی تجربه و یادگیری واقعی پشت آن مدرک، میتواند زندگی افراد را تغییر دهد.
سیستم آموزش عالی ما با چالش هایی جدی در بخش آموزش روبروست. از محتوای دروس رشته ها که معمولا محدود به یکسری اطلاعات قدیمی و تئوری است گرفته تا کمرنگ بودن ارتباط بین دانشگاه و صنعت. از کمبود بودجه های پژوهشی گرفته تا تعداد واحدهای زیادی که نقریبا یک سوم آنها جزء دروس عمومی یا دروسی هستند که اکثرا ارتباطی به رشته مورد نظر ندارند و یا جزء دروس «کاربردی » محسوب نمی شوند. حالا در چنین شرایطی مدتی است که وزارت علوم تصمیم به کاهش ترم ها و واحدهای دانشگاهی گرفته است. شاید به همین دلیل که این وزارت خانه هم متوجه این موضوع شده که اگر واقعا مدرک ارزش ندارد و همه دنبال مهارت و کار هستند، پس چرا باید ۴ سال وقت و هزینه دانشجوها گرفته شود؟ اقدامی که از نظر کارشناسان، می تواند حامل پیام مهمی به نام« قبول واقعیت» باشد. یعنی وزارت علوم متوجه شده است که این سیستم طولانی و پرواحد، بیشتر از اینکه مهارت بسازد، وقت میگیرد، بنابراین به دنبال حرکت به سمت کارمحوری است. به بیانی با کم کردن طول دوره، میخواهند دانشجویان زودتر سراغ کار یا دورههای تخصصی کوتاه مدت بروند که واقعاً به درد بازار کار بخورد.
ولی نکته اینجاست؛ اگر فقط مدت دوره کارشناسی از ۴ سال به ۳ سال کاهش یابد و همان سبک آموزش تئوری و حفظی به جا بماند، عملاً مدرک، فقط «زودتر» برای قاب کردن آماده می شود!. درمقابل اما اگر همراه با کوتاه شدن، آموزش عملی، کارآموزی واقعی، پروژهمحوری و مهارتمحوری اضافه شود، قطعا مدرک دوباره معنا پیدا میکند.
با این حال این تصمیم وزارت علوم موافقان و مخالفان بسیاری دارد. مثلا دانشجویان موافق این اقدام، آن را گامی خوب توصیف می کنند. محود، دانشجوی متالوژی دانشگاه علم وصنعت یکی از همین موافقان است که در گفت و گو با ـ«هفت صبح» می گوید: اگر این تصمیم اجرایی شود دیگر دانشجویان وقتشان هدر نمی رود و هزینه کمتری هم می کنند. البته دانشجویان شهرستانی هم موافق این طرح هستند زیرا به اعتقاد آنها، ترم ها هرچه زودتر تمام بشود هزینه خوابگاه و رفت و آمد کمتر میشود.
برخی از دانشجویان نیز منتقد این موضوع هستند. رضوان، دانشجوی رشته دامپزشکی دانشگاه تهران است جزء همین منتقدان است که در گفت و گو با «هفت صبح» می گوید: کاهش ترم به معنای آن است که دانشجویان باید همان حجم درس را در زمان کمتر بخوانند که این مساله، باعث ایجاد استرس و فشار زیادی روی آنها میشود. زیرا بسیاری از دانشجویان همزمان کار میکنند یا از شهرستان می آیند، پس این تغییر میتواند شرایط را سختتر کند و در نهایت هم ممکن است حتی کیفیت آموزش هم کاهش پیدا کند.
الیاس، دانشجوی دیگری است که جزء منتقدان این طرح است و دررشته مکانیک دانشگاه آزاد مشغول تحصیل است. وی نیز در مورد دلایل مخالفتش با این طرح می گوید: به نظرم اجرای این طرح باعث خواهد شد تا دانشجو زمان کافی برای تحقیق و انجام پروژه نداشته باشد چون همهچیز فشرده و دانشجو فقط دنبال پاس کردن درسها خواهد بود. بنابراین برای افرادی که به تحقیق علمی علاقه دارند، این طرح به معنای فرصتهای یادگیری کمتری است که نصیب آنها خواهد شد.
در این میان دسته سومی هم وجود دارند. یعنی همان دانشجویانی که بی تفاوت هستند و برایشان مهم نیست چند ترم درس بخوانند یا واحدهای دانشگاهی اشان کم شود یا زیاد!.
در خصوص این طرح هم نمی شود پاسخ قطعی داد که آیا همه اساتید دانشگاه موافقند یا مخالف؛ چون مثل هر گروه بزرگی، نظرها متفاوت است. اما برخی اساتید نگرانیهایی دارند از جمله اینکه: کاهش زمان ممکن است باعث شود تا محتوای دروس فشرده شده و فرصت تدریس عمیق، بحث، تمرین و بازاندیشی کمتر امکان پذیر باشد. همچنین کلاسها نیز ممکن است به شکلی سطحی تر برگزار شوند و دانشجویانی که به لحاظ امکانات یا زمان ضعیفترند ممکن است آسیب بیشتری ببینند؛ درست مثلً دانشجویی که همزمان کار میکند
اما برخی از اساتید با شرط و شروطهایی موافق این طرحند؛ مجید گودرزی استاد و کارشناس اقتصاد از جمله همین اساتید است که به “هفت صبح” در این باره می گوید: کاملا با کاهش ترم ها موافق هستم، زیرا یکسری دروس در مقطع کارشناسی پاس می شوند که عموما در بازار کار کاربرد ندارند و درس ها فراموش می شوند زیرا کارآیی ندارند.
وی با بیان اینکه بیش از ۸۰% مباحثی که در دوره کارشناسی در دانشگاه تدریس می شود برای دانشجویانی که وارد بازار کار می شوند اصلا بدرد نمی خورند ادامه می دهد: به نظرم باید بیشتر به سمت هدف گذاری برای تحصیل برویم تا در کنار تحصیل، شاهد اشتغالزایی بیشتر هم باشیم و درس هایی که مرتبط با بازار کار است، بیشتر ارائه شود. زیرا بسیاری از درس ها در بازار کار، کارآیی ندارند و دانشگاه از بازار کار عقب است، بنابراین هم وقت و هم هزینه زیادی به دانشجوها تحمیل می شود که عملا بعداز فارغ التحصیلی در هیچ جایی به کار آنها نمی آید.
به اعتقاد گودرزی، تحصیلی که در دانشگاه ها انجام می شود باید با خدمتی که قرار است به جامعه داده شود تطابق داشته باشد، یعنی تحصیل فقط برای پاس کردن واحدها نباشد بلکه به گونه ای باشد که به درد دانشجو، بعداز فارغ التحصیلی هم بخورد.
این استاد دانشگاه تصریح می کند: باید دید تحصیل چه مزیتی می تواند داشته باشد؟ هزینه ای که دانشجو می پردازد، آیا بازگشت دارد؟ این یک اصل مهم در صنعت آموزش در دنیا است. در حال حاضر در هر رشته ای که بررسی کنید خواهید دید که بسیاری از درس ها ارتباط چندانی با بازار کار ندارند و برای پرکردن سقف واحدهای لازم برای پر کردن دوره کارشناسی است.
گودرزی به عنوان راهکار؛ خاطر نشان می کند: قبل از هر چیز باید نیاز سنجی شود که هر صنعتی به چه چیزهایی نیاز دارد تا همان موارد در تدریس ها گنجانده شود. پیشرفتهای زیادی در هر حوزه ای در دنیا انجام شده که لازم است آموزش ها با پیشرفت ها مطابقت داشته باشد. اینکه برخی از مسائل برای ۵۰ سال پیش است فقط به درد تاریخ می خورد یا به عنوان مطالعه آزاد باید محسوب شوند.
وی با تاکید بر اینکه باید به دنبال مباحث نوین علمی و صنعتی بود و آموزش هم باید مطابق با آنها باشد تا آموزش ها مفید و موثر باشد، اظهار می کند: اگر تخصصی به آموزش توجه شود باید دانش آموخته ما بتواند در حد استاندارهای جهانی در صنایع مختلف داخلی و سایر کشورها به فعالیت خود ادامه دهد. اینکه بین تکنولوژی روز دنیا با دانشگاه های ما فاصله افتاده است به دلیل توجه نکردن به مسائل روز در دنیا است که باعث عقب افتادگی است.
وحید کنعانی عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی درباره طرح پیشنهاد سه ساله شدن دوره کارشناسی به “هفت صبح” می گوید: در کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی فعلا این موضوع مطرح نشده است. ولی هدف از این طرح بهره گیری از فن آوریهای نوین در آموزش دانشجویان به جای روش های سنتی کنونی است، گرچه قطعا این طرح باید بدون کاهش کیفیت آموزش باشد.
وی با بیان اینکه این طرح جدای استفاده از فن آوریهای نوین به دنبال کاهش اتلاف وقت دانشجو هم است تصریح می کند: معتقدم این طرح، می تواند طرحی مثبت و مثمر ثمر باشد. اما باید همه جوانب آن سنجیده شود، آیا تعداد واحدها را دانشجو می تواند در ۳ سال به اتمام برساند؟ آیا دانشجو شرایط پذیرش این برنامه را دارد؟ یعنی نه دانشجو آسیب ببیند و نه چالش هایی برای وزارتخانه داشته باشد.
این عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی البته بعید است که امسال این طرح به مجلس بیاید. وی در این خصوص می گوید: اگر این طرح به تصویب برسد از نظر اقتصادی برای دولت هم خوب است. زیرا هزینه های خوابگاه، غذا و حقوق اساتید و کارکنان دانشگاه برای دولت کاهش می یابد. جدای اینکه هزینه های دانشجو هم کاهش چشمگیری پیدا می کند.
بنابر آنجه دانشجویان و اساتید و کارشناسان بیان می کنند؛ به نظر می رسد اگر این طرح فقط در حد کاهش ترم و کوتاه شدن زمان تحصیل باشد و اگر همان سبک درسهای تئوری، جزوهمحور و امتحانمحور ادامه داشته باشد، شاید تنها عایدی آن، کمتر تلف شدن وقت و عمر دانشجویان باشد. اما اگر واقعا به دنبال افزایش سطح کیفی دانشگاه ها و کارآمدی آنها هستیم، باید با دقت و ظرافت بیشتری ابعاد این طرح را بررسی کرد تا واقعا دانشگاه های ایران نیز مانند تمامی دانشکاه های معتبر جهان، به کانون های آدم سازی واقعی بدل شوند نه مراکزی برای صدور گواهینامه های بی خاصیت!
چند سال پس از تجربه آموزش مجازی در دوران کرونا، تعطیلیهای پیدرپی دانشگاهها با دلایلی همچون آلودگی هوا بار دیگر زنگ خطر افت کیفیت آموزش عالی را به صدا درآورده است. هشداری که حالا با اظهارات وزیر علوم درباره پیامدهای این تعطیلیها، جدیتر از گذشته مطرح میشود. او چند روز پیش اشاره داشته که تعطیلیها تاثیر خودش را بر آموزش هم میگذارد و ممکن است با نسلی کمسواد مواجه شویم. حالا در شرایطی که هر از چندگاهی بخشی از آموزش دانشگاهی یا به فضای مجازی منتقل می شود یا با وقفههای مکرر روبهرو است، نتایج آزمونهای بینالمللی سنجش کیفیت آموزش مانند تیمز و پرلز نیز از کاهش سطح یادگیری و تضعیف مهارتهای پایه خبر میدهند؛ روندی که ریشههای آن به سالهای آموزش غیرحضوری و بیثباتی آموزشی بازمیگردد. کاهش تعامل استاد و دانشجو، حذف یا کمرنگ شدن آموزشهای عملی و آزمایشگاهی و عادیشدن حضورهای صوری در کلاسها، تصویری نگرانکننده از آینده آموزش عالی ترسیم میکند، آیندهای که اگر این مسیر اصلاح نشود، یاعث می شود تا نسل بعدی دانشجویان و فارغالتحصیلان با ضعفهای دانشی و مهارتی عمیقتری وارد جامعه و بازار کار شوند! روندی که می توان از آن به عنوان «سواد کشی در دانشگاه ها » یاد کرد!
تفاوت درس خواندن در ایران و خارج از کشور در رشتههای مختلف به عوامل متعددی مانند سیستم آموزشی، امکانات پژوهشی، شیوههای تدریس و ارتباط با صنعت بستگی دارد. در ایران، تأکید بیشتری بر آموزش تئوری و حفظیات وجود دارد، در حالی که در بسیاری از دانشگاههای خارجی، روشهای عملی، پروژهمحور و تحقیقاتی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. برای مثال، در رشتههای مهندسی و پزشکی، دانشگاههای خارجی معمولاً تجهیزات بهروزتر، فرصتهای کارآموزی گستردهتر و ارتباط بیشتری با صنعت دارند، در حالی که در ایران، به دلیل محدودیتهای مالی و تحریمها، برخی از این امکانات کمتر در دسترس است.
از سوی دیگر افزایش بیرویه دانشگاه ها نیز، پیامدهای منفی فراوانی را به همراه دارد. پیامدهایی از جمله کاهش کیفیت آموزش، افزایش عرضه نیروی کار دارای مدارک دانشگاهی و کاهش تقاضا برای تحصیل در دانشگاهها و… از سویی در کلاسهایی که اکثر دانشجویان سطح علمی پایینی دارند، امکان ارائه آموزش با کیفیت بالا وجود ندارد، زیرا نه استادان میتوانند مطالب پیشرفته تدریس کنند و نه دانشجویان قادر به درک آنها هستند. امروزه بسیاری از دانشگاهها بدون کنکور و حتی در میانه ترم، اقدام به پذیرش دانشجو میکنند. بسیاری از دانشگاههای غیرانتفاعی و پیام نور، به دلیل کاهش جمعیت جوان و استقبال کمتر از تحصیلات تکمیلی با مشکل کمبود دانشجو مواجه شدهاند.
همچنین، در رشتههای علوم انسانی، دانشگاههای خارجی معمولاً بر مباحث بینفرهنگی، روشهای تحقیق کیفی و آزادی بیان بیشتری تأکید دارند، در حالی که در ایران برخی موضوعات ممکن است با محدودیتهای بیشتری مواجه شوند. حالا به این عوامل می توان عاملی مانند آلودگی هوا که باعث تعطیلی دانشگاه ها و کلاس های آموزشی می شود را نیز اضافه کرد. همانطور که سیمایی صراف، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری چند روز قبل در مراسمی گفته بود؛ هر روز تعطیلی به دلیل آلودگی چند همت ضرر به ما وارد میکند. این تعطیلیها تاثیر خودش را بر آموزش هم میگذارد و ممکن است با نسلی کمسواد مواجه شویم. اظهاراتی که می تواند زنگ خطری باشد برای آینده دانشگاه ها و آموزش کشور.
اما چرا تعطیلی ها، می تواند عاملی باشد برای کاهش سطح سواد دانشجویان؟ سوالی که علی بهشتینیا، کارشناس آموزش، درپاسخ به آن به «هفت صبح» می گوید: “ بیشتر این تعطیلی ها در واقع به معنای تعطیلی کلاس ها نیست بلکه مجازی شدن آنها است. از طرفی آموزش در محیطهای مجازی هنوز به یک استاندارد و چارچوب معقول نرسیده و هرچه کلاسها حضوریتر باشند، میزان تعامل، گفتوگو و در نهایت کیفیت یادگیری افزایش پیدا میکند.”
به گفته او، گفتوگوهای رودررو در کلاسهای حضوری نقش مهمی در شکلگیری نتایج بهتر آموزشی دارند؛ امکانی که در آموزش مجازی بهدرستی محقق نمیشود.
او با اشاره به وضعیت فعلی کلاسهای آنلاین میگوید که در بسیاری از موارد، حضور دانشجو در کلاس صرفاً «تیکی» است؛ دانشجو در خانه حضور دارد و تنها با ثبت حضور، عملاً در کلاس محسوب میشود، بدون آنکه مشارکت واقعی داشته باشد. حتی اگر استاد چند بار حضور و غیاب کند، باز هم امکان اطمینان از مشارکت فعال دانشجو وجود ندارد.
اتفاقی که باید در فرآیند آموزش رخ دهد، در شرایط حضوری بهمراتب بهتر از آموزش مجازی شکل میگیرد.
بهشتینیا در عین حال تأکید میکند : “ برتری آموزش حضوری، مشروط به استاندارد بودن کیفیت آموزش است. “ دانشجو باید این اطمینان را داشته باشد که استاد در کلاس «حرفی برای گفتن» دارد.”
از سویی دیگر این کارشناس حوزه آموزش معتقد است که بخشی از دانشگاهها و حتی برخی اعضای هیئت علمی، جذابیت و توان علمی گذشته را ندارند و همین مسئله باعث شده دانشجویان برای کسب اطلاعات، بیش از کلاس درس به فضای مجازی و اینترنت رجوع کنند.
او توضیح میدهد: “بسیاری از دانشجویان، بهویژه در حوزههایی مانند مسائل مالی، بورس یا مهارتهای کاربردی، بهصورت هدفمند در فضای مجازی جستوجو میکنند، دوره میبینند و احساس نیاز چندانی به حضور در کلاسهایی ندارند که محتوای آنها تکراری یا عقبتر از دانش روز است. “
با این حال، او تأکید میکند که حتی در چنین شرایطی نیز آموزش حضوری، بهویژه در رشتههای تعاملی، اثرگذاری بیشتری دارد.
بهشتینیا با اشاره به محدودیتهای پلتفرمهای آموزشی مجازی میگوید : “این فضاها امکان ایجاد محیطهای تعاملی واقعی را فراهم نمیکنند. بهعنوان مثال، آموزش واحدهای عملی مانند تشریح در دانشگاههای علوم پزشکی یا نقشهکشی در رشتههای فنی و مهندسی، در بستر مجازی عملاً امکانپذیر نیست و این مسئله یکی از نقصهای جدی آموزش آنلاین به شمار میرود”.
او در ادامه به پیامدهای تعطیلیهای مکرر آموزشی اشاره میکند و میگوید:” مجموعه این شرایط، نوعی شلختگی و آشفتگی در نظام آموزش ایجاد کرده است. دانشجو و دانشآموز دیگر نمیدانند برنامه آموزش دقیقاً چگونه پیش میرود؛ یک روز تعطیلی مناسبتی، روز دیگر تعطیلی به دلیل آلودگی هوا، سرما یا مناسبتهای مختلف، و در نهایت بینظمیای که آثار آن در رویدادهایی مانند عقبافتادن کنکور بهوضوح دیده میشود”
در گذشته چنین حجمی از تعطیلیها وجود نداشت و دانشگاهها و مدارس نظم آموزشی مشخصتری داشتند. این را بهشتی نیا می گوید و در ادامه توضیح می دهد، این حجم از تعطیلات باعث کم شدن حساسیت دانشجو ها نسبت به کلاس ها می شود کمااینکه امروز هم سختگیری دانشگاهها کاهش یافته و هم حساسیت دانشجو نسبت به حضور در کلاس کمتر شده است.
این کارشناس آموزش به موضوع اخراج برخی اساتید هم اشاره میکند و معتقد است که این مسئله نیز بر کاهش کیفیت و جذابیت کلاسهای حضوری بیتأثیر نبوده است:” حذف اساتید شاخص، بهویژه در رشتههای علوم انسانی، اشتیاق دانشجویان برای حضور در کلاسهای حضوری را کاهش داده و اگر این روند کمتر بود، استقبال از کلاسهای درس نیز میتوانست بیشتر باشد”
موضوع آموزش مجازی از دوران کرونا بهطور جدی وارد نظام آموزشی شد و از همان زمان، به دلیل تداوم این شیوه آموزش و حتی برگزاری امتحانات بهصورت آنلاین، امکان بررسی و استخراج آمارهای مختلف از آن فراهم شد
به گفته پروین طالبیان، کارشناس آموزش، نتایج بررسیها بهروشنی نشان میدهد که هم کیفیت آموزش و هم میزان سواد دانشگاهیان و حتی دانشآموزان با کاهش قابلتوجهی مواجه شده است؛ موضوعی که امروز در نتایج آزمونهای بینالمللی نیز بازتاب پیدا میکند.
طالبیان در گفت و گو با «هفت صبح» تأکید میکند که کاهش سطح یادگیری و افت سواد، در حال حاضر کاملاً قابل مشاهده است و آموزش مجازی بهطور مستقیم کیفیت آموزش را تحت تأثیر قرار میدهد.
به گفته او، نتایج نظرسنجیها، دیدگاه اساتید و حتی نظر خود دانشجویان، همگی بهصورت واضح این مسئله را تأیید میکنند؛ چراکه فضای واقعی کلاس درس در بسیاری از رشتهها وجود ندارد.
این کارشناس آموزش با اشاره به ماهیت رشتههایی مانند پزشکی و مهندسی میگوید: ” این حوزهها بهطور جدی به فضای فیزیکی و آزمایشگاهی وابستهاند و حذف یا کمرنگ شدن این فضا، آسیبهای جدی به آموزش وارد میکند. هرچند برخی دانشگاهها تلاش میکنند مانع از حذف کامل آموزش حضوری شوند، اما در عمل، بهویژه در رشتههای مهندسی، دانشجویان بیش از سایر گروهها تحت تأثیر تعطیلیها و آموزش مجازی قرار میگیرند.”
طالبیان معتقد است که آثار این روند در آینده نیز بهطور جدی خود را نشان خواهد داد. دانشآموزانی که دوران مدرسهشان تحت تأثیر کرونا بوده، با پایههای آموزشی ضعیفتر وارد مقاطع بالاتر شدند و این ضعف بهتدریج در نظام آموزش بازتولید میشود.
او تأکید میکند که با تداوم رویکرد آموزش مجازی در دانشگاهها، همچنان شاهد تأثیر منفی آن بر کیفیت آموزش و سطح یادگیری خواهیم بود. بدین ترتیب با توجه به بررسی های کارشناسان این حوزه، به نظر می رسد تعطیلیهای مکرر دانشگاهها و جایگزینی ناقص آموزش حضوری با آموزش مجازی، اثر قابلتوجهی بر کیفیت یادگیری و مهارتهای عملی دانشجویان گذاشته است. تاثیری که می تواند در آینده کشور و توسعه آن موثر باشد چرا که اگر این روند ادامه پیدا کند، نسل آینده دانشگاهیان با ضعفهای دانشی و مهارتی وارد جامعه و بازار کار میشود. بنابراین بهتر است از همین حالا به فکر اصللاح این ساختار و بازگرداندن استانداردهای آموزشی و ارتقای تعامل استاد و دانشجو باشیم که اگر در این زمینه به فکر نباشیم، نمی توانیم انتظار آینده ای روشن و کشوری توسعه یافته را داشته باشیم.
پیش بینی قیمت بیت کوین در سال 2026 از 10 هزار تا 250 هزار دلار…
فیلم سینمایی «بالماسکه» به کارگردانی محمدمهدی حبیبی و تهیهکنندگی حجتالله رئیسی، با حضور ابوالفضل پورعرب…
اختیار معامله بهعنوان ابزار مکمل بازار سرمایه، نهتنها امکان مدیریت ریسک را فراهم میکند، بلکه…
استعفای فرزین و انتصاب عبدالناصر همتی به ریاست بانک مرکزی، بازار ارز و طلا را…
در حالی که ادعای «قاچاق قیر تهاتری» بهعنوان عامل کمبود ارز و اختلال در تجارت…
یک سال پرتنش برای اقتصاد ایران گذشت؛ سالی که در آن بانک مرکزی بهجای نقشآفرینی،…