آخرین اخبار

ایران در وضعیت تعلیق؛ خاورمیانه در آستانه بازتعریف ژئوپلیتیکی

به گزارش سرمایه فردا، تحولات ژئوپلیتیکی اخیر، از صف‌آرایی قدرت‌های هسته‌ای در شرق آسیا تا تشدید تنش‌ها در خاورمیانه، نشان می‌دهد که جهان در آستانه بازتعریف نظم بین‌المللی قرار دارد. ایران، به‌عنوان کشوری با موقعیت استراتژیک و منابع انرژی قابل توجه، در مرکز این تحولات ایستاده است. اما در این بازی چندلایه، نه تنها خواسته‌های آمریکا و چین از ایران متفاوت‌اند، بلکه سطح تغییرات مورد انتظار نیز در تضاد با تصورات داخلی قرار دارد. این گزارش، به بررسی سه سناریوی کلیدی درباره آینده ایران در این نظم نوین می‌پردازد.

در گفت‌وگویی با دکتر سماواتی، سه پرسش کلیدی درباره آینده سیاسی و اقتصادی ایران مطرح شد: آمریکا چه نقشی برای ایران در منطقه در نظر دارد؟ چین چه موضعی در قبال تغییرات احتمالی در ایران اتخاذ خواهد کرد؟ و در نهایت، کدام سناریو شانس بیشتری برای تحقق دارد؟

دکتر سماواتی با اشاره به وضعیت ملتهب سیاسی آمریکا، به نقش دونالد ترامپ در تحولات منطقه پرداخت. به گفته او، اگر دولت ترامپ نتواند در دو سال نخست خود به دستاوردهایی در زمینه صلح ابراهیم، پایان جنگ اسرائیل، یا آشتی روسیه و اوکراین برسد، احتمال حذف یا ناکامی سیاسی او دور از ذهن نیست. این وضعیت، آمریکا را در موقعیتی قرار داده که نیازمند تصمیم‌گیری فوری درباره نقش ایران در منطقه است.

آمریکا و چین هر دو خواهان تغییر در ایران هستند، اما سطح و نوع این تغییرات متفاوت است. آمریکا به دنبال بازتعریف نقش ایران در چارچوب امنیت منطقه‌ای است، در حالی‌که چین بیشتر به منافع اقتصادی خود در پروژه جاده ابریشم و منابع انرژی ایران می‌اندیشد. خاورمیانه در آستانه یک بازتعریف ژئوپلیتیکی قرار دارد. رفتارهای پرهزینه اسرائیل، مواضع متزلزل هند، و فشارهای متقابل آمریکا و چین، ایران را به نقطه‌ای رسانده‌اند که طی شش ماه آینده، مسیر آینده‌اش در نظم جهانی مشخص خواهد شد

نگاه اقتصادی و غیرایدئولوژیک

در سوی دیگر، چین با نگاه اقتصادی و غیرایدئولوژیک، منافع خود را در ایران به دو محور اصلی گره زده است: دسترسی به منابع انرژی و تکمیل پروژه جاده ابریشم مدرن. به گفته دکتر سماواتی، چین در صورت عدم تحقق این منافع، ناگزیر از حمایت از تغییرات در ایران خواهد بود—تغییراتی که ممکن است با خواسته‌های آمریکا همسو باشد، اما لزوماً با شدت و عمق آن برابر نیست.

هند نیز در این معادله، نقش پیچیده‌ای ایفا می‌کند. از یک سو، هم‌مرز با چین و دارای جمعیتی میلیاردی است؛ از سوی دیگر، تحت تأثیر سرمایه‌گذاری‌های یهودی و روابط با غرب، نمی‌تواند موضع‌گیری صریحی داشته باشد. تحولات اخیر در نپال نیز نشانه‌ای از تغییرات احتمالی در روابط هند و چین است که می‌تواند بر معادلات منطقه‌ای تأثیرگذار باشد.

در جمع‌بندی، دکتر سماواتی تأکید می‌کند که ایران در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخی خود قرار دارد. هم آمریکا و هم چین خواهان تغییراتی در ایران هستند—تغییراتی که نه به اندازه مطلوب اسرائیل رادیکال‌اند و نه به اندازه تصور محافظه‌کاران داخلی محدود. به گفته او، خاورمیانه وارد فاز نهایی بازی شده و طی شش ماه آینده، چهره جدیدی از منطقه شکل خواهد گرفت.

در این میان، رفتارهای پرهزینه اسرائیل، از جمله حمله به ساختمان دیپلماتیک ایران در خاک یک کشور دیگر، نشان‌دهنده ورود به مرحله‌ای بی‌سابقه از تنش است. به باور دکتر سماواتی، نتانیاهو با اقدامات خود، نه‌تنها وجهه اسرائیل را در سطح بین‌المللی تضعیف کرده، بلکه سرمایه‌گذاران خارجی را نیز از این کشور دور کرده است. او معتقد است که اسرائیل با این روند، جایگاه خود را در خاورمیانه از دست خواهد داد و منطقه نیازمند رهبری جدید است.

 

 

سماواتی معتقد است که ایران در وضعیت «تعلیق استراتژیک» قرار دارد؛ نه در مسیر قطعی تغییرات داخلی و نه در آستانه مداخله خارجی. آمریکا به‌دلیل تجربه‌های شکست‌خورده در عراق و افغانستان، از تغییر رژیم در ایران عقب‌نشینی کرده، اما اسرائیل همچنان به‌دنبال تسریع این روند است—هرچند توان جمعیتی و ژئوپلیتیکی آن برای چنین اقدامی محدود است

سناریوهای مهم در آینده خاورمیانه

سماواتی به یکی از سناریوهای مهم در آینده خاورمیانه اشاره می‌کند: شکل‌گیری ائتلافی میان ایران و عربستان به‌عنوان دو قدرت منطقه‌ای که می‌توانند در صورت هم‌گرایی، مسیر تحولات ژئوپلیتیکی را به‌کلی تغییر دهند. او پیشنهاد می‌کند که مناقشه دیرینه بر سر جزایر سه‌گانه، با ایجاد یک مرکز غنی‌سازی اورانیوم تحت نظارت بین‌المللی در همان منطقه، می‌تواند به نقطه‌ای برای حل اختلافات و آغاز همکاری تبدیل شود.

در این سناریو، ایران و عربستان هر دو خواهان توسعه اقتصادی هستند—نه صرفاً برای حاکمان، بلکه برای مردمشان. اما در این مسیر، سه کشور به‌عنوان بازندگان احتمالی خاورمیانه معرفی می‌شوند: اسرائیل، قطر و ترکیه. به گفته سماواتی، اسرائیل با اقدامات پرهزینه و غیرمنتظره، از جمله حمله به خاک کشورهای دیگر، وجهه بین‌المللی خود را تضعیف کرده و سرمایه‌گذاران خارجی را از خود دور کرده است. ترکیه نیز با ورود ناخواسته یا خواسته به نزاع‌های منطقه‌ای، ممکن است در بلندمدت با فروپاشی ساختاری مواجه شود.

در ادامه، سماواتی به وضعیت ایران در این معادله اشاره می‌کند. او معتقد است که ایران، با وجود فشارهای خارجی و داخلی، موضع مشخصی دارد و همین شفافیت موضع، در فضای پرآشوب خاورمیانه، یک مزیت استراتژیک محسوب می‌شود. به گفته او، کشورهایی که در میانه بازی باقی می‌مانند، مانند عمان، قطر یا ترکیه، هزینه‌های سنگینی پرداخت خواهند کرد؛ اما ایران با موضع‌گیری روشن، می‌تواند نقش‌آفرینی مؤثرتری داشته باشد.

در پاسخ به پرسشی درباره امکان سرمایه‌گذاری در ایران، سماواتی وضعیت فعلی را «وضعیت تعلیق» یا Suspension Status توصیف می‌کند—حالتی که در آن همه چیز در حالت انتظار و عدم قطعیت قرار دارد. او با اشاره به تجربه‌های شکست‌خورده آمریکا در افغانستان و عراق، تأکید می‌کند که سناریوی تغییر رژیم در ایران از سوی آمریکا بسیار بعید است، هرچند اسرائیل ممکن است چنین هدفی را دنبال کند.

در صورت شکل‌گیری ائتلافی میان ایران و عربستان، خاورمیانه می‌تواند وارد مرحله‌ای تازه از همکاری منطقه‌ای شود. اما در این مسیر، کشورهایی مانند اسرائیل، ترکیه و قطر با چالش‌های جدی مواجه خواهند شد. سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی نیز باید با احتیاط عمل کنند؛ دوره فعلی، زمان مکث و ارزیابی مجدد است، نه آغاز پروژه‌های بزرگ

سرمایه‌گذاران در حوزه‌های زیرساختی و ساختمانی

با این حال، سماواتی توصیه می‌کند که سرمایه‌گذاران در حوزه‌های زیرساختی و ساختمانی، فعلاً پروژه‌های خود را متوقف یا به تعویق بیندازند. او تأکید می‌کند که در چنین شرایطی، رها کردن پروژه‌های نیمه‌تمام اشتباه است، اما آغاز پروژه‌های جدید نیازمند صبر و تحلیل دقیق‌تر است. به گفته او، تغییر در اقتصاد ایران قطعی است—چه از مسیر اصلاحات داخلی و چه از مسیر فشارهای خارجی.

از منظر سرمایه‌گذاری، سماواتی پیشنهاد می‌کند که ترکیب دارایی‌ها به‌صورت متوازن انجام شود: نیمی از سرمایه در دارایی‌های امن مانند طلا، دلار و نقره، و نیمی دیگر در سبدهایی که در صورت تقویت واحد پول ملی، بتوانند بازدهی مناسبی داشته باشند—از جمله بازار سهام.

در بخش پایانی گفت‌وگو، سماواتی به نقش کاریزمای فردی در سیاست خاورمیانه اشاره می‌کند. او معتقد است که بسیاری از تحولات منطقه، نه بر اساس ساختارهای نهادی، بلکه بر اساس شخصیت‌های سیاسی رقم می‌خورند. از بشار اسد در سوریه تا رجب طیب اردوغان در ترکیه، و از رهبر ایران تا پادشاهان عرب، خاورمیانه به‌شدت وابسته به کاریزما و نفوذ فردی رهبران است.

او هشدار می‌دهد که بحران جانشینی در ایران، در صورت عدم مدیریت مناسب، می‌تواند به یکی از نقاط حساس آینده تبدیل شود. به گفته او، نسل اول انقلاب دیگر حضور ندارد و در عصر جدید، اجماع بر سر یک رهبر کاریزماتیک دشوارتر شده است. او با اشاره به تحولات سریع در منطقه، از مرگ جمال خاشقچی تا تغییرات در حکومت‌های قطر، عمان و امارات، تأکید می‌کند که خاورمیانه می‌تواند در عرض ۲۴ ساعت، به‌کلی دگرگون شود.

در نهایت، سماواتی با نگاهی تاریخی، نقش انگلستان در طراحی ساختار سیاسی خاورمیانه را یادآوری می‌کند و معتقد است که کاریزمایی مانند ملکه الیزابت، که سال‌ها ثبات را در بریتانیا حفظ کرد، الگویی برای ساختارهای قدرت در منطقه بوده است. اما اکنون، زمین بازی در حال تغییر است—و این تغییر، با خون نوشته خواهد شد. او ابراز امیدواری می‌کند که این خون، کمترین میزان ممکن را داشته باشد و مردم بی‌گناه، قربانی این تحولات نشوند.

modir

Recent Posts

بورس در سایه سیاست و اقتصاد

در روزهایی که بازار سرمایه ایران از تبعات جنگ ۱۲ روزه و فشارهای سیاسی عبور…

1 ساعت ago

بازگشت سرمایه در سه سال؛ طلای زمانه یا توهم بازار؟

در بازارهای مالی پرنوسان، یافتن کسب‌وکاری که بتواند در کمتر از سه سال سرمایه‌گذاری را…

1 ساعت ago

پیش بینی بورس با ارزیابی ارز و نرخ بهره

در شرایطی که بازار سرمایه ایران با فشارهای ساختاری، سیاست‌های پولی انقباضی و نبود تولید…

1 ساعت ago

تورم و فرسایش زیست انسانی

در شرایطی که تورم افسارگسیخته، سفره‌های مردم را کوچک‌تر کرده، پیامدهای آن فراتر از اقتصاد…

2 ساعت ago

«ناتورِ دشت» و جست‌وجوی انسان در دل حادثه

فیلم «ناتورِ دشت» به کارگردانی صفی یزدانیان، با الهام از ماجرای واقعی گم‌شدن «یسنا»، نه‌تنها…

2 ساعت ago

رقابت پلتفرم‌ها در عصر ارتباطات جهانی

با عبور تعداد کاربران فعال ماهانه اینستاگرام از مرز ۳ میلیارد نفر، این پلتفرم اشتراک‌گذاری…

2 ساعت ago