سیاست و دیپلماسی

اسنپ‌بک؛ ابزار فشار یا جنگ روایت‌ها؟

مهدی پناهی کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی: ماجرای اخیر اسنپ‌بک و بازگشت احتمالی تحریم‌های شورای امنیت، در فضای رسانه‌ای دشمنان و به‌ویژه رژیم صهیونیستی به‌گونه‌ای بازنمایی شده که گویا تغییری بنیادین در شرایط ایران ایجاد خواهد کرد. در حالی که واقعیت صحنه حکایت از آن دارد که این پدیده بیش از آنکه اثر اقتصادی داشته باشد، ابزاری برای عملیات روانی است.

نخست باید توجه کرد که بخش زیادی از تحریم‌هایی که ذیل مکانیسم ماشه مطرح می‌شوند، سال‌هاست در عمل علیه ایران اعمال شده‌اند. بازرسی هواپیماها و کشتی‌ها و محدودیت‌های مشابه، تجربه‌ای تکراری است که ایران در برابر آن ایستادگی کرده و بارها طرف مقابل را عقب رانده است. نمونه روشن آن ماجرای «جنگ نفتکش‌ها» و ربایش نفت ایران در سال‌های گذشته بود که با واکنش متقابل ایران به شکست کشانده شد.

از منظر اقتصادی نیز فشار اصلی علیه ایران نه از سوی شورای امنیت، بلکه ناشی از تحریم‌های ثانویه و یک‌جانبه آمریکا است. حتی بازگشت تحریم‌های سازمان ملل، تغییری جدی در ساختار فشارها ایجاد نمی‌کند. افزون بر آن، شرایط امروز اقتصاد ایران با مقطع ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ قابل مقایسه نیست. در این سال‌ها شبکه‌های مویرگی فروش نفت و مسیرهای جایگزین برای تبادلات مالی شکل گرفته و بخش خصوصی تجربه‌ای انباشته در دورزدن تحریم‌ها اندوخته است.

 

محصول انتظارات تورمی و جنگ روانی

از همین‌رو، التهابات ارزی اخیر بیش از آنکه ریشه در واقعیت‌های اقتصادی داشته باشد، محصول انتظارات تورمی و جنگ روانی رسانه‌ای است. به همین دلیل است که هرگونه بزرگ‌نمایی از سوی محافل داخلی، مانند برخی اظهارنظرها در اتاق بازرگانی، خود به بخشی از سازوکار التهاب بدل می‌شود. این دست پیش‌بینی‌ها در گذشته نیز یا محقق نشده یا به تشدید بی‌ثباتی‌ها کمک کرده‌اند.

در سطح دیپلماسی، تحولات جاری تصویر دیگری را نشان می‌دهد. سفر آتی رئیس‌جمهور به چین نشانه‌ای روشن از آن است که ایران در فضای بین‌الملل منزوی نیست. برعکس، در نظام چندقطبی امروز، چین و روسیه به ایران به عنوان یک بازیگر ضروری می‌نگرند و همین امر جایگاه ویژه‌ای برای کشور ایجاد کرده است. همکاری‌های اقتصادی و سیاسی با این قدرت‌ها می‌تواند توازن تازه‌ای را در معادلات منطقه‌ای و جهانی رقم بزند.

بُعد حقوقی ماجرا نیز قابل توجه است. بازگشت احتمالی تحریم‌ها ایران را به پرونده‌های شورای امنیت و مشروعیت بین‌المللی بازمی‌گرداند، اما تجربه نشان داده حتی بدون قطعنامه نیز حمله و فشار وجود داشته است. بنابراین، جنگ و تهدید علیه ایران وابسته به اسناد حقوقی نیست، بلکه برخاسته از منازعه‌ای عمیق‌تر است. به تعبیر رهبر انقلاب، مسئله اصلی دشمنان نه انرژی هسته‌ای و نه حقوق بشر، بلکه مواجهه با دین و دانش ایرانی است.

در این میان، نکته‌ای که علی لاریجانی نیز مطرح کرده، اهمیت ویژه دارد: مکانیسم ماشه نباید به چماقی دائمی تبدیل شود که هر شش ماه یک بار بر سر ایران فرود آید. این یادآوری نشان می‌دهد که نزاع بر سر اسنپ‌بک صرفاً نزاعی حقوقی نیست، بلکه بخشی از جنگ روایت‌ها و نبرد روانی است که باید ماهیت آن را شناخت.

modir

Recent Posts

صعود بازار میلگرد ادامه می‌یابد

افزایش نرخ دلار، کاهش عرضه در بورس کالا و رقابت شدید میان خریداران، موجب شد…

17 ساعت ago

سرمایه بعد از طلا کجا می رود؟

محمودرضا خواجه نصیری نوشت: بازار طلا در ایران، پس از دوره‌ای از بازدهی تغییر مسیر…

20 ساعت ago

فرحزاد در آستانه معامله‌ای پرخطر

دره فرحزاد پس از ۱۵ سال درگیری حقوقی، از چنگ زمین‌خواران خارج و مالکیت ۲۴۰۰…

1 روز ago

خزان زودرس در جنگل‌های شمال

خشکسالی بی‌سابقه و کاهش بارندگی‌ها، پاییز را زودتر از موعد به جنگل‌های گیلان رسانده‌اند؛ برگ‌هایی…

1 روز ago

کمیته‌ای برای شناخت یا شعار؟

اعلام تشکیل «کمیته قدرت نرم و مقابله با تهدیدات شناختی» در مجلس، در ظاهر گامی…

1 روز ago

سیاست خارجی در سکوت استراتژیک

در دومین سالگرد ۷ اکتبر، حمید ابوطالبی با نقدی صریح از وضعیت دیپلماسی ایران، هشدار…

1 روز ago