جامعه

استندآپ کمدی در ایران

به گزارش سرمایه فردا، استندآپ کمدی، هنری که روزگاری در حاشیه سرگرمی‌های نمایشی قرار داشت، امروز به یکی از جریان‌های اصلی در فرهنگ عمومی جهان بدل شده است. در ایران نیز این ژانر به‌تدریج جای خود را در میان مخاطبان باز کرده و از اجراهای تلویزیونی تا سالن‌های کوچک، کمدین‌ها تلاش کرده‌اند با زبان طنز، روایت‌های اجتماعی را بازتاب دهند. امیر کربلایی‌زاده، از نخستین چهره‌های جدی این عرصه، با ترکیب تجربه تئاتر و کمدی، مسیر متفاوتی را پیموده است.

در گفت‌وگویی با او، به بهانه اجرای مونولوگ تازه‌اش «اتاق رختکن شماره ۱۶»، از تفاوت‌های اجرایی میان مونولوگ و استندآپ، چالش‌های تولید، نقش آموزش و سانسور، و آینده این هنر در ایران پرسیده‌ایم. گفت‌وگویی که نشان می‌دهد استندآپ کمدی در ایران نه فقط یک فرم نمایشی، بلکه بستری برای گفت‌وگو، نقد و بازتاب دغدغه‌های اجتماعی است.

«استندآپ کمدی» در ایران و در سراسر جهان، ژانری نسبتاً نوظهور و در عین حال پرطرفدار به شمار می‌آید. پیشینه‌ این واژه را، با اندکی جست‌وجو در منابع و مجلات قدیمی، می‌توان تا بیش از یک قرن پیش پی گرفت، هرچند در عمل تا حدود پنجاه یا شصت سال پیش، حتی در آمریکا ــ زادگاه اصلی این گونه‌ نمایشی ــ چندان مورد توجه قرار نداشت. شاید همین نام ساده، که در ترجمه‌ تحت‌اللفظی به معنای «کمدی ایستاده» است، نشان دهد که در آن دوران، تماشاگران و مجریان هنوز آن را در ردیف هنرهای نمایشی جدی محسوب نمی‌کردند.

جهان تغییر کرد و استندآپ کمدی نیز با جهان تغییر کرد. اکنون، پس از نیم قرن از جدی گرفته شدن این هنر و شکل‌گیری چارچوب حرفه‌ای آن، استندآپ‌کمدین‌ها به سلطان بی‌چون‌وچرای صحنه‌ها و قاب‌های رسانه‌ای تبدیل شده‌اند. از کلاب‌های کوچک نیویورک تا تالارهای بزرگ لندن و سالن‌های پرنور لاس‌وگاس، هزاران کمدین هر شب روی صحنه می‌روند تا با ساده‌ترین ابزار ممکن(کلام، بدن و نگاه) بیشترین تاثیر را بر تماشاگر بگذارند. آنها با کمترین هزینه‌ تولید، بیشترین میزان توجه، شهرت و حتی درآمد را به دست می‌آورند.

درباره‌ نمایش «اتاق رختکن شماره ۱۶» و نقشی که در آن دارید توضیح دهید. چه چالش‌هایی در اجرای این نقش برایتان وجود داشت؟

«اتاق رختکن شماره ۱۶» مونولوگی است که پس از چهارده سال روی صحنه اجرا کردم. پیش از این، در مونولوگی با عنوان «چی شد که من مار خوردم» ایفای نقش کرده بودم و بعد از آن در چند نمایش حضور داشتم و مدتی بود که تجربه‌ اجرای تک‌گویی نداشتم. این نمایش در واقع پنجمین تجربه‌ من در قالب مونولوگ است. به‌طور کلی، اجرای مونولوگ برای هر بازیگری چالشی جدی است، چرا که بازیگر باید به‌تنهایی بارِ فضای نمایش، اتمسفر، ریتم و تمپو را بر دوش بکشد و تا پایان حفظ کند.

ایده‌ این کار را با سهند خیرآبادی مطرح کردیم. او بر اساس شیوه و سبک بازی من، متن «اتاق رختکن شماره ۱۶» را نوشت. داستان درباره‌ مردی است که در زندگی دیده نشده و در موقعیتی خاصی قرار می‌گیرد. پس از نوشتن متن، با همکاری هم آن را بارها بازبینی و اصلاح کردیم تا در نهایت به نسخه‌ فعلی رسیدیم. خوشبختانه تاکنون بازخوردهای خوبی هم از مخاطبان دریافت کرده‌ایم.

همانطور که اشاره کردید، این نمایش بر پایه‌ مونولوگ است. یک اجرای موفقِ مونولوگ باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد تا تماشاگر تا پایان با آن همراه بماند؟

تماشاگر باید بتواند با نمایش همذات‌پنداری کند و داستان را با علاقه دنبال کند. اولین نکته داشتن پیرنگ و قصه‌ای دقیق و منسجم است که ساختار روایی در آن به‌درستی رعایت شده باشد. این از منظر متن. از نظر اجرا نیز باید تصویر مناسبی در ذهن تماشاگر شکل بگیرد. وجود عنصر سرگرمی بسیار مهم است تا تماشاگر خسته نشود. استفاده‌ درست از نور، موسیقی و ریتم‌های مختلف در طول نمایش، باعث می‌شود لحظات متنوعی از نظر بصری ایجاد شود و در نهایت تماشاگر بتواند با اشتیاق، قصه‌ اصلی کار را دنبال کند.

 

تفاوت اجرای مونولوگ در تئاتر با اجرای استندآپ کمدی چیست؟

مونولوگ تئاتری چارچوب و فضای نمایشی مشخصی دارد، اما در استندآپ کمدی چنین محدودیتی وجود ندارد. معمولا تمام اتفاقات در یک فضای کوچک، مثلا یک متر در یک متر، اتفاق می‌افتد. اینجا دیوار و چهارچوبی وجود ندارد و ارتباط مستقیم با تماشاگر بخش مهمی از اجراست. در واقع ما تماشاگر را در اجرا شریک می‌کنیم.

در استندآپ کمدی، بازیگر صرفا مجری، سخنور یا بداهه‌پرداز نیست و از تکنیک‌های هر سه استفاده می‌کند تا یک اجرای زنده و پویا بسازد. اگر کمدین بیش از حد وارد فضای بازیگری شود، در اصطلاح می‌گوییم دچار «اشتباه اجرایی» شده است. در استندآپ، نباید هیچ‌یک از جنبه‌های مجری‌گری، بازیگری یا سخنوری پررنگ‌تر از بقیه شود. در واقع ترکیب متعادل این سه بخش است که چیزی به نام «استندآپ کمدی» را شکل می‌دهد. علاوه بر اینها من در استندآپ کمدی معمولا از عناصر نمایشی هم استفاده می‌کنم اما در چارچوب استندآپ و نه بیشتر.

 

این روزها به‌نظر می‌رسد اجرای مونولوگ در تئاتر ایران بیشتر شده. فکر می‌کنید دلیلش چیست؟ جنبه‌ی اقتصادی دارد یا دلایل دیگری هم در کار است؟

شخصا افزایش چشمگیری در اجرای مونولوگ‌ها ندیده‌ام؛ شاید چون مدتی از فضای تئاتر دور بوده‌ام. اجرای مونولوگ می‌تواند انتخابی آگاهانه و در عین حال چالشی برای بازیگر باشد. مسائل مختلفی از جمله جنبه‌های اقتصادی هم بی‌تاثیر نیستند. کسی که می‌خواهد در شرایط فعلی تئاتر کار کند، معمولا به هزینه‌ها نگاه می‌کند. اجرای مونولوگ هم با اینکه تک‌نفره است، هزینه‌بر است، اما نسبت به کارهای پرسوناژ به‌صرفه‌تر به‌نظر می‌رسد. من از سر اجبار سراغ این فرم نرفتم و به خاطر علاقه و چالشی که برایم داشت، آن را انتخاب کردم.

 

شما یکی از چهره‌های شاخص استندآپ کمدی در ایران هستید. نظرتان درباره‌ی جایگاه فعلی استندآپ در ایران چیست؟ آن را چطور می‌بینید؟

به‌نظرم استندآپ کمدی در ایران روزبه‌روز جایگاه روشن‌تر و پررنگ‌تری پیدا می‌کند. این رشد هم‌زمان است با اتفاقی که در دنیا هم در حال رخ دادن است. استندآپ برخلاف بسیاری از قالب‌های نمایشی، صحنه، دکور یا نورپردازی پیچیده‌ای ندارد و رابطه‌ای بسیار بی‌واسطه با تماشاگر برقرار می‌کند. همین سادگی و ارتباط مستقیم، باعث می‌شود در سراسر دنیا به سرعت گسترش پیدا کند و در ایران هم همین مسیر را طی می‌کند.

در سال‌های اخیر، استندآپ کمدی در کشور ما از شوخی‌های قومیتی فاصله گرفته و به سمت شوخی با مسائل روز، نقد اجتماعی و بازتاب دغدغه‌های مردم حرکت کرده است. این تغییر بسیار ارزشمند است و نشان می‌دهد اهمیت این هنر روزبه‌روز بیشتر می‌شود. مسئله‌ ممیزی، سلیقه‌ مخاطب و نبود چارچوب روشن برای کمدین‌ها هنوز چالشی جدی است؛ چالشی که البته همیشه در فضای تئاتر هم وجود داشته است.

 

یکی از چالش‌ها مرز بین طنز فاخر و لودگی است. از نظر شما، چطور می‌توان این مرز را حفظ کرد تا استندآپ کمدی دچار شوخی‌های سطحی و بی‌مزه نشود؟

کسی که می‌خواهد در حوزه‌ی استندآپ کمدی استاندارد کار کند، باید جامعه‌ خودش را خیلی خوب بشناسد. شناخت جامعه، نیازمند مطالعه، تحقیق و پژوهش است. یک کمدین موفق قبل از هر اجرا باید سه مرحله را پشت سر بگذارد: تحقیق، پژوهش و تولید. اگر شناخت اجتماعی وجود نداشته باشد، استندآپ به سطحی‌ترین شکل خود یعنی صرفا شوخی و خنده‌ لحظه‌ای تقلیل پیدا می‌کند.

 

در این سال‌ها نسل تازه‌ای از استندآپ‌کمدین‌ها وارد صحنه شده‌اند. از بین آن‌ها کدام را موفق‌تر می‌دانید؟

من در حال حاضر مدرسه‌ کمدی دارم که هدفش تربیت کمدین‌های حرفه‌ای است. اگر بخواهم نام ببرم، از شاگردان خودم نام می‌برم، چون می‌دانم چه آموزش‌هایی دیده‌اند و به لحاظ تئوری و عملی چقدر روی استندآپ شناخت پیدا کرده‌اند. در این سال‌ها هنرجویانم رشد چشمگیری داشته‌اند. برای نمونه، آقای سیدعلی زرگر که از شاگردان من بوده، اکنون مجری برنامه‌ی «خوش‌نمک» در شبکه‌ نسیم است.

همچنین خانم عارفه عسگری و آقای امیرعلی عسگریان از اعضای تیم ایده‌پردازی همان برنامه هستند. آقای مهرداد جوانمردی و سالار میرکریمی نیز در برنامه‌ «چهار شگفت‌انگیز» حضور دارند. همچنین خانم نیلوفر ناصری و آقای مهدی رمضانی در پروژه‌های مختلف تلویزیونی فعالیت می‌کنند. بسیاری از هنرجویان دیگر هم در شبکه‌ نسیم و دیگر بسترهای نمایشی مشغول کار هستند و خوشبختانه روند موفقی را طی کرده‌اند.

 

آیا فکر می‌کنید سانسور یا خودسانسوری هنوز بزرگ‌ترین چالش استندآپ کمدی در ایران است؟

بدون تردید یکی از چالش‌های مهم در فضای استندآپ ایران، همین مسئله‌ سانسور و البته خودسانسوری است. ریشه‌ آن فقط در محدودیت‌های بیرونی نیست و گاهی از ناآگاهی خود کمدین هم ناشی می‌شود. بسیاری از اجراکنندگان هنوز جامعه‌ خود را به‌درستی نمی‌شناسند. وقتی شناخت اجتماعی وجود نداشته باشد، ممکن است از شوخی‌هایی استفاده کنند که با فرهنگ یا حساسیت‌های جامعه هماهنگ نیست و در نتیجه تبعاتی برایشان به‌وجود می‌آید.

گاهی هم مخاطبان و حتی مسئولان هنوز با مفهوم واقعی استندآپ کمدی آشنا نیستند و فرهنگ «شوخی‌پذیری» در بعضی بخش‌های جامعه، به‌ویژه در حوزه‌ سیاسی، هنوز جا نیفتاده است. در چنین شرایطی، برخوردها ممکن است شخصی باشد و این فضا را برای هنرمند سخت‌تر کند. مثلا ممکن است اگر درباره‌ موضوعی اجتماعی شوخی کنید، یک نهاد یا گروه خاص احساس کند مورد انتقاد قرار گرفته و واکنش نشان دهد.

 

نکته‌ی پایانی اگر دارید، بفرمایید.

خوشبختانه در سال‌های اخیر حمایت‌های خوبی از استندآپ کمدی صورت گرفته و این هنر به مرور جایگاه واقعی خود را در میان مردم پیدا کرده است. امروز دیگر مخاطبان به‌خوبی تفاوت بین استندآپ کمدی و لودگی یا شوخی سطحی را تشخیص می‌دهند. در برنامه‌های مختلف تلویزیونی و فضای مجازی، استندآپ کمدی کم‌کم دارد تعریف درست خود را به مردم نشان می‌دهد.

امیدوارم این روند ادامه پیدا کند و به زودی شاهد شکل‌گیری بازار کار حرفه‌ای و حتی صنف رسمی برای کمدین‌های جوان باشیم. همچنین آرزو دارم مثل بسیاری از کشورهای دیگر حتی کشورهای همسایه‌مان سالن‌های تخصصی اجرای استندآپ کمدی در ایران راه‌اندازی شود تا این هنر بتواند در فضایی سالم، آزاد و حرفه‌ای رشد کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

modir

Recent Posts

چشم انداز منفی شرکت های معدنی

در حالی که تولید فولاد چین در سال ۲۰۲۵ با کاهش ۵۰ میلیون تنی مواجه…

5 دقیقه ago

شستا زیان‌ده نیست و بازوی توسعه است

مدیرعامل هلدینگ شستا، در واکنش به نگرانی‌ها درباره زیان‌ده بودن این مجموعه و تأثیر آن…

2 ساعت ago

خشکسالی ششم در راه است

با گذشت پنج سال پیاپی از بارش‌های کمتر از نرمال، ایران در آستانه ورود به…

3 ساعت ago

برنامه ای برای بیکاری استان‌های مرزی

طبق آخرین داده‌های مرکز آمار ایران تصویری نگران‌کننده از وضعیت اشتغال در استان‌های مرزی کشور…

3 ساعت ago

آغاز حذف قیمتگذاری دستوری

آزادسازی قیمت‌ها، به‌ویژه در حوزه انرژی، بیشترین فشار تورمی را بر دهک‌های پایین درآمدی وارد…

3 ساعت ago

قلب ایرانی در خطر

با سهم ۴۶ درصدی بیماری‌های قلبی‌عروقی در مرگ‌ومیر ایرانیان و کاهش سن ابتلا به سکته…

3 ساعت ago