سیاست و دیپلماسی

از عروسی تا بحران؛ سیاست در آستانه فرسایش اخلاقی

به گزارش سرمایه فردا،در روزهایی که کشور با چالش‌های اقتصادی، فشارهای خارجی و نیاز مبرم به انسجام داخلی روبه‌روست، انتشار یک فیلم خانوادگی از مراسم عروسی دختر یکی از چهره‌های امنیتی سابق، بهانه‌ای شد برای آغاز یک جدال رسانه‌ای گسترده. آنچه در ابتدا یک رویداد شخصی بود، به‌سرعت به میدان تسویه‌حساب‌های سیاسی تبدیل شد؛ رسانه‌های معاند و برخی رسانه‌های داخلی، در یک خط تحلیلی مشترک، تلاش کردند این اتفاق را به جریان‌های سیاسی خاص نسبت دهند و از آن برای تخریب چهره‌ها و برهم‌زدن فضای عمومی بهره ببرند.

این ماجرا، فراتر از یک سوءبرداشت یا تحلیل جناحی، نشانه‌ای از بحران اخلاقی در سیاست ایران است؛ جایی که رقابت جای انصاف را گرفته و هر ابزار—even زندگی خصوصی افراد—برای حذف سیاسی مشروع تلقی می‌شود. در چنین فضایی، نه‌تنها اعتماد عمومی آسیب می‌بیند، بلکه نهاد سیاست نیز از درون دچار فرسایش می‌شود. اکنون بیش از هر زمان، سیاست ایران نیازمند بازگشت به عقلانیت، گفت‌وگو و سکوتی مسئولانه است؛ سکوتی که از خرد می‌آید، نه از مصلحت‌اندیشی جناحی.

پس از انتشار فیلمی از مراسم عروسی دختر دریابان علی شمخانی، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی، فضای رسانه‌ای کشور با موجی از واکنش‌ها روبه‌رو شد؛ موجی که به‌سرعت از یک موضوع خانوادگی به جدال سیاسی گسترده‌ای میان رسانه‌های داخلی و خارجی تبدیل شد و کاماکان ادامه دارد، برخی رسانه‌های معاند و متاسفانه طیفی از رسانه های داخلی در یک خط تحلیل مشترک با برجسته‌سازی این فیلم، به شکل مستقیم و غیرمستقیم کوشیدند ماجرا را به جریان سیاسی دولت‌های یازدهم و دوازدهم نسبت دهند.

این حاشیه سازی ها به قدری حساسیت برانگیز بود که در همین ارتباط و به نوشته‌ی خبرآنلاین، یک منبع نزدیک به دفتر حسن روحانی، رئیس‌جمهور پیشین ایران، تحرکات اخیر در فضای رسانه‌ای علیه چهره‌های نظام و انتشار بخش‌هایی از زندگی خانوادگی آن‌ها را اقدامی «زشت، ناجوانمردانه و ضد موازین اسلامی» توصیف کرد. منبع مذکرو بدون ذکر نام و با تأکید بر اینکه «بزرگ‌ترین بازدارندگی در شرایط فعلی، حفظ گوهر اتحاد ملی است»، عنوان داشت که «در برابر فضاسازی کثیف رسانه‌های معاند باید هوشیار بود.» او همچنین یادآور شد که تمامی مواضع رسمی روحانی صرفاً از طریق سایت و کانال رسمی ایشان منتشر می‌شود و نسبت دادن هرگونه اظهارنظر خارج از این مجاری، «از اساس جعلی» است.

 

خط تحلیلی خطرناک

علاوه بر آنچه معاندین به شکل صریح و مستقیم گفتند، روزنامه کیهان در گزارشی تفصیلی و به شکل غیرمستقیم توپ را در زمین دولت یازدهم و دوازدهم انداخت و نوشت: «مراسم عروسی فرزند شمخانی، فروردین ۱۴۰۳ برگزار شده و رویداد جدیدی نبود که بخواهد سوژه هجمه رسانه‌ای شود. چرا حالا؟» این روزنامه چند احتمال را برشمرد، از جمله «انتقام‌جویی سیاسی»، «حاشیه‌سازی برای انحراف افکار عمومی» و «ترور شخصیت سازمان‌یافته در چارچوب جنگ ترکیبی دشمن». در این تحلیل، شمخانی یکی از چهره‌های مؤثر در توسعه توان دفاعی ایران معرفی شد که به گفته کیهان، از دید آمریکا و اسرائیل یکی از اهداف اصلی در نبرد اطلاعاتی و روانی علیه ایران است.

این روزنامه تحلیل کرد که «خاستگاه سیاسی شمخانی به طیف موسوم به اعتدال و اصلاحات نزدیک است. در عین حال از جایگاه دبیری شورای عالی امنیت ملی و در ماجرای عهدشکنی  سه ساله آمریکا و اروپا، نقش مؤثری در هماهنگی شورا با مجلس و تصویب قانون اقدام متقابل داشت. این رفتار ملی، مورد بغض روحانی و ظریف و جبهه اصلاحات قرار گرفت که مدعی بودند نباید در برابر گستاخی و تهاجم فزاینده غرب کاری کرد. انفعال آلوده به نفوذ را می‌توان علت اصلی جرأت دشمن در خیانت به مذاکرات و حمله به ایران دانست. شمخانی همچنین اخیراً گفت که در ماجرای هواپیمای اوکراینی، آقای روحانی از اول در جریان بود و من بلافاصله اطلاع دادم. این روایت واقعی، عصبانیت و پرخاش برخی مدعیان اعتدال و اصلاحات را به دنبال داشت.»

کیهان ادامه داد که «در ماجرای انتشار فیلم مراسم ازدواج فرزند شمخانی و حمله پر حجم علیه آن، باید میان بازیگران رسانه‌ای و کارگردان فرق گذاشت. اعتراض خیرخواهانه و تسویه‌حساب فرصت‌طلبانه، هر دو محتمل است. اما به نظر می‌رسد اصل ماجرای انتشار فیلم، بخشی از عملیات روانی است که می‌کوشد به انسجام ملی آسیب بزند، مردم را بدگمان کند، و ضمناً این پیغام را بدهد که هرکس پای دفاع از کشور بایستد، هدف ترور شخصیت و پرده‌دری قرار خواهد گرفت.»

 

یک سوء برداشت

در این ماجرا، نکته کلیدی سوءبرداشت یا تعبیر نادرست برخی جریان‌های سیاسی از سخنان حسام‌الدین آشنا است. توییت او با مضمون «زبان روحانی و ظریف را باز نکنید. ضرر می‌کنید!» در واقع واکنشی مستقیم به اظهارات سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه بود که اخیرا مدعی شده مکانیزم اسنپ‌بک مذاکرات هسته‌ای محصول طراحی محمدجواد ظریف است. آشنا صرفاً به این ادعای خارجی پاسخ داده بود و هیچ ارتباطی با موضوعات داخلی یا شخصیت‌های دیگر ندارد.

با این حال همزمانی ادعای لاوروف و مصاحبه علی شمخانی، سبب شد تا برخی تحلیلگران داخلی، با در نظر گرفتن سابقه گفته‌های پیشین آشنا درباره زنده ماندن شمخانی در جریان حمله اسرائیل، تلاش کردند این توییت را بخشی از یک «خط تحلیلی گسترده و خطرناک» درباره شخصیت‌های سیاسی داخلی جلوه دهند. این برخورد باعث شد که رسانه‌های داخلی، عملاً بدون بررسی دقیق محتوای توییت، همسو با رسانه‌های معاند ظاهر شوند و یک برداشت نادرست و پرتنش را به مخاطبان منتقل کنند.

تحلیل این رفتار نشان می‌دهد که در شرایط حساس کنونی، حتی اظهار نظرهای محدود و واکنشی می‌تواند به ابزاری برای تخریب شخصیت و ایجاد جریان‌سازی سیاسی تبدیل شود. این امر خطرناک است، زیرا از یک سو منطق تحلیل و صحت اخبار قربانی نگاه جناحی می‌شود و از سوی دیگر، انسجام رسانه‌ای و اعتماد عمومی نسبت به نخبگان سیاسی آسیب می‌بیند. همسویی آگاهانه یا غیرآگاهانه برخی رسانه‌ها با تحلیل‌های معاند، نمونه‌ای روشن از چنین تهدیدی است که ضرورت احتیاط و تحلیل دقیق در انتشار و بازنشر اخبار سیاسی را بیش از پیش نمایان می‌کند.

 

وقتی رقابت جای اخلاق را می گیرد

در کنار آنچه گفته شد، باید در نظر داشت که این خط تحلیلی با هدف پرچسب زنی و تخریب افراد، از منظر سیاسی و اخلاقی، بسیار نگران‌کننده است. زیرا عملاً همه خطوط قرمز در عرصه سیاست‌ورزی با اهداف جناحی زیر پا گذاشته می‌شود و هیچ حد و مرزی برای رقابت سیاسی باقی نمی‌ماند. در چنین فضایی، هر فرد یا گروهی می‌تواند بدون سند و مدرک، هر ادعایی را مطرح کند؛ صرفاً برای تخریب، تحقیر یا برچسب‌زنی. این رفتار، در نهایت به فروپاشی اعتماد عمومی و تضعیف سرمایه اجتماعی منجر می‌شود. سیاست، اگر از اخلاق تهی شود، به میدان تسویه‌حساب شخصی بدل می‌گردد؛ جایی که هیچ قاعده‌ای برای انصاف، حقیقت یا مسئولیت وجود ندارد.

در ماجرای اخیر، همسویی خط تحلیلی داخلی با رسانه های معاند، چه از سر بی‌تدبیری و چه از سر بی‌احتیاطی، اقدامی غیرقابل دفاع و غیرقابل توجیه محسوب می‌شود. پیوند دادن پخش یک ویدئوی خانوادگی به جریان سیاسی دولت پیشین، بدون هیچ سند معتبر، نه‌تنها غیرحرفه‌ای است، بلکه تبعات خطرناکی برای آینده تعاملات سیاسی کشور دارد.

در واقع، سیاست‌ورزی در ایران هرگاه به جای رقابت برنامه‌ای، به جنگ رسانه‌ای و تخریب شخصیتی بدل شده، هزینه‌های سنگینی برای کشور به همراه داشته است. ترویج چنین رویکردی، حتی اگر در کوتاه‌مدت برخی منافع جناحی را تأمین کند، در بلندمدت باعث بی‌اعتمادی عمومی و چنددستگی اجتماعی خواهد شد. سیاستمداران و رسانه‌ها در هر جناحی باید بدانند که خطوط قرمز اخلاق و امنیت ملی، عرصه شوخی یا رقابت حزبی نیست.

به بیان دیگر، مسأله فقط دفاع از یک فرد یا جریان سیاسی نیست؛ بلکه دفاع از قاعده‌ای است که اگر شکسته شود، هیچ‌کس از پیامدهای آن در امان نخواهد بود. در شرایطی که کشور بیش از هر زمان به همدلی و وحدت نیاز دارد، گسترش فضای اتهام‌زنی و تخریب، بزرگ‌ترین خدمت به دشمنان بیرونی است.

 

سیاست در لبه شکنندگی؛ نیاز به عقلانیت و سکوت مسئولانه

نکته مهم‌تر آن است که وضعیت سیاسی کشور امروز به‌قدری شکننده و حساس است که طرح و دامن زدن به چنین مسائل حاشیه‌ای، می‌تواند آسیب‌های عمیق‌تری بر جای بگذارد. جامعه درگیر فشارهای اقتصادی، تحریم‌های خارجی و بی‌اعتمادی عمومی است؛ در چنین بستری، هر بحران رسانه‌ای کوچک می‌تواند به بحران سیاسی یا اجتماعی بزرگ‌تری تبدیل شود. سیاستمداران و رسانه‌ها باید دریابند که کشور در شرایط عادی به‌سر نمی‌برد. هر حرکت، هر تیتر و هر تحلیل، می‌تواند پیامدهای پیش‌بینی‌ناپذیری داشته باشد. از این منظر، تداوم خط تحلیلی تخریبی علیه جریان‌های سیاسی، نه‌تنها غیرمسئولانه بلکه خطرناک برای ثبات ملی است.

ناگفته پیداست که در سال‌های اخیر، یکی از مشکلات اصلی فضای عمومی ایران، تبدیل مسائل شخصی یا خانوادگی چهره‌ها به ابزار فشار سیاسی بوده است. این روند، به تدریج اعتماد نخبگان را نسبت به امنیت روانی و رسانه‌ای از بین می‌برد و آنان را به انزوا می‌کشاند. جامعه‌ای که در آن تخریب شخصیت به جای نقد سیاست نشیند، راه را برای گفت‌وگو و اصلاح می‌بندد. تجربه نشان داده است که هر زمان اخلاق سیاسی تضعیف شود، جامعه از درون دچار فرسایش می‌گردد. حتی اگر برخی از این حملات، در ظاهر علیه یک فرد یا جناح خاص باشد، در نهایت به تضعیف نهاد سیاست در ایران منجر می‌شود. امروز بیش از هر زمان، به عقلانیتی نیاز داریم که مرز میان رقابت و خصومت را تشخیص دهد.

واقعیت آن است که کشور در آستانه تحولات پیچیده داخلی و منطقه‌ای قرار دارد. در چنین شرایطی، شکاف در میان نخبگان، بزرگ‌ترین سرمایه دشمنان است. همان‌گونه که منبع نزدیک به دفتر روحانی تأکید کرده بود، «بزرگ‌ترین بازدارندگی در برابر تحرکات خصمانه دشمنان، حفظ اتحاد ملی است». این جمله، شاید خلاصه‌ترین هشدار برای وضعیت امروز سیاست ایران باشد. اکنون باید دید آیا جریان‌های سیاسی و رسانه‌های وابسته به آن‌ها حاضرند از این چرخه خطرناک تخریب و اتهام‌زنی خارج شوند، یا همچنان ترجیح می‌دهند با هزینه‌کردن از اعتبار دیگران، بقای کوتاه‌مدت خود را تضمین کنند. آنچه مسلم است، استمرار این روند، نه به نفع نظام سیاسی است و نه به نفع مردم. ایران بیش از همیشه به گفت‌وگو، اعتماد و سکوت مسئولانه نیاز دارد؛ سکوتی که از خرد برمی‌خیزد، نه از ترس.

 

modir

Recent Posts

جنگل‌های در آستانه سوختن

با پایان نخستین ماه پاییز و نبود بارش‌های مؤثر، خطر آتش‌سوزی در جنگل‌های ایران به‌ویژه…

2 ساعت ago

پیش‌دبستانی اجباری؛ طرحی در انتظار

طرح تغییر ساختار آموزشی کشور با هدف اجباری شدن دوره پیش‌دبستانی از سن ۵ سالگی،…

2 ساعت ago

جزئیات اینترنت فیبر نوری در ایران

با تصویب دستورالعمل جایگزینی شبکه‌های سیم مسی با فیبر نوری، یکی از مهم‌ترین تحولات زیرساختی…

9 ساعت ago

چهره مدرن اعتیاد نیکوتینی

در حالی که جهان در مسیر کاهش مصرف سیگار گام‌های موفقی برداشته، سیگارهای الکترونیکی یا…

10 ساعت ago

روایت یک مسافر خسته از پایتخت

در دل یک سفر کوتاه شهری، مسافری از سنندج با صدای دف و خاطرات دیارش،…

10 ساعت ago

نمایش اعتیاد نرمال‌سازی خطر

با گسترش شبکه‌های نمایش خانگی و کاهش نظارت محتوایی، صحنه‌های مصرف سیگار، مواد مخدر و…

10 ساعت ago