جامعه

معامله‌ای به‌جای رابطه، نشانه‌ای از جامعه‌ای تب‌دار

به گزارش سرمایه فردا، «دوست داری با من دوست باشی؟» جمله‌ای ساده، اما در بستر امروز جامعه، آغازگر رابطه‌ای است که دیگر نه بر پایه عشق، بلکه بر اساس معامله شکل می‌گیرد. روایت بردیا و نازنین، تنها یکی از هزاران نمونه‌ای است که در خیابان‌ها، پلتفرم‌ها و حتی مغازه‌ها تکرار می‌شود؛ رابطه‌هایی با اختلاف سنی زیاد، با پشتوانه مالی و با سرنوشتی که اغلب به سرخوردگی ختم می‌شود.

شوگرها دیگر فقط پدیده‌ای مجازی نیستند؛ آن‌ها در میدان‌های شهر، در دوردورهای شبانه، و در خلوت مغازه‌هایی که کارفرما و شریک عاطفی یکی شده‌اند، حضور دارند. این روابط، محصول شکاف‌های عمیق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی‌اند—جایی که جوانان برای رسیدن به حداقل‌های زندگی، به جای ساختن، به معامله تن می‌دهند.

جامعه‌شناسان هشدار می‌دهند که این پدیده، نه فقط تهدیدی برای سلامت روان، بلکه خطری برای نهاد خانواده، اخلاق عمومی و حتی ساختار جمعیتی کشور است. وقتی شوگرها به آرزوی جوانان بدل می‌شوند، باید پرسید چه چیزی در سیاست‌گذاری، آموزش، اقتصاد و فرهنگ فرو ریخته که رابطه جایگزین خانواده شده است؟

پاسخ، در اصلاحات ساختاری است؛ از عدالت اجتماعی تا آموزش روابط انسانی. اگر این چرخه متوقف نشود، شوگرها تنها آغاز فروپاشی‌اند—و آنچه در خطر است، نه فقط جوانی یک نسل، بلکه آینده یک جامعه است.

احساس فروشی به قیمت تورم؛ مسیر ی کوتاه، اما خطرناک است. یک رابطه “رمانتیک” و “شیک” البته به ظاهر؛ رابطه‌ای که در آن عشق فروخته می‌شود و پول خریده می‌شود در تفاوت سنی‌ که به اندازه والد و فرزند است. به عبارت ساده: «پول از اون، جوونی از این!» رابطه ای که بسیاری از کارشناسان حوزه های اجتماعی معتقدند همان «تن فروشی » است و تنها تفاوتش فقط تغییر “نام” است، «شوگر ددی» و «شوگر مامی».

 

وقتی که شوگرها زاده شدند

شوگر ددی (Sugar daddy) و شوگر مامی (Sugar mummy) به ترتیب مرد مسن و زن مسن پولداری هستند که با دختر یا پسر جوان‌تر از خود وارد رابطه می‌شوند.البته در قبال تامین مالی و پول!

بسیاری از شوگر ددی‌ها و شوگر مامی ها آنقدرها هم پیر نیستند؛ افرادی میانسال‌اند که دختران و پسرانی  را در آغاز جوانی می‌پسندند. معمولا چنین افرادی سال‌های جوانی‌شان را در راه کسب ثروت گذاشته‌اند، حالا از گذشته خود رضایت ندارند و در زندگی‌شان بخصوص در روابط جنسی احساس کمبود می‌کنند. آنها پولی را که به‌دست آورده‌اند، به پای زن یا مرد بسیار جوان‌تر از خودشان – که به آنها شوگربیبی می گویند- می‌ریزند، به این شرط که حاضر شود با آنها رابطه جنسی برقرار کند؛ البته حد و حدود این رابطه به توافق طرفین بستگی دارد.

گرچه تاریخچه شروع این پدیده چندان مشخص نیست ولی، بنا بر آنچه در برخی از اسناد ذکر شده،، پدید آمدن اصطلاح شوگر ددی به سال ۱۹۰۸ میلای باز می‌گردد. زمانی که آدولف اسپرکلز، وارث کارخانه قند اسپرکلس (Spreckels) با دختری که ۲۴ سال از او جوانتر بود، ازدواج کرد. این دختر ساده و معصوم پس از ازدواج با آدولف او را شوگر ددی  (Sugar Daddy) خطاب می‌کرد؛ از این رو آدولف اسپرکلز را اولین شوگر ددی تاریخ می‌شناسند.. این واژه اما طی سال های ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۰ به شکل عجیبی رواج پیدا کرد. در آن زمان به مردانی که برای نزدیک شدن یا برقراری رابطه با زنان جوان به آنها هدیه می دادند، شوگر ددی گفته می شد. واژه ای که بعدها در مورد زنان نیز به کار گرفته شد وبه عنوان شوگرمامی شهرت پیدا کرد.

 

واقعیتی در پس پرده

چه خوشمان بیاید یا نیاید، پدیده شوگرددی و مامی این روزها یکی از پدیده های رایج اما در پس سایه در شهرهای بزرگ و بخصوص پایتخت شده است که ارام و خزنده در حال رشد و ریشه دواندن است. هم در واقعیت و هم در فضای مجازی. با وجودیکه آمار دقیق، رسمی در این زمینه وجود ندارد – یا شاید به دلیل محرمانه بودن، منتشر نمی شود – اما، می توان سایه ها و آثار آن را  در خیابانها، رستورانها، آپارتمانها و جاهای مختلف به وضوح دید. درست مانند چند وقت قبل که پلیس یک میهمانی برای انتخاب شوگر ددی را در یکی از کافه های تهران برهم زد. با این حال کسانیکه در این چرخه مشغول به کار هستند و فعال، بدون ترس و خجالت به کار خود ادامه می دهند و روز به روز هم برتعدادشان افزوده می شود.  اندوه بارتر آنکه آرزوی بخش قابل تاملی از جوانان کشور، دیگر نه تلاش برای پیشرفت، که یافتن “شوگرد و مامی” ددی شده است..

 

یک جمله عادی اما خطرناک؛”دوست داری با من دوست باشی؟” 

بردیا دانشجوی ۲۲ ساله ای است که برای تحصیل به تهران آمده، اما خانواده ثروتمندی ندارد که خرج دانشگاه و جوانی او را بدهد. خودش می گوید خیلی دنبال کار رفته اما حقوقش حتی کفاف خرج دانشگاه او را نداده چه برسد به زندگی!  او را که از طریق چند واسطه پیدا کرده ایم، به سختی راضی می شود تا از تجربه اش با  مامی ددی اش برایمان بگوید. وقتی برای اولین بار تلفنی با وی صحبت می کنم می گوید: اگر قبول کردم تا باهاتون صحبت کنم فقط به این دلیله که می خوام بقیه بدونن که اگر وارد چنین رابطه هایی بشوند، ممکن است بعدا با سرخوردگی و حتی شاید بدتر از تبعاتی بدتر، از آن خارج شوند و جوانیشان فدای پول شود، شاید حتی نتوانند از این رابطه  خارج شوند.  به گفته خودش شروع رابطه اش با نازنین، زن مطلقه ای که ۵۲ سال دارد از یک پیام در فضای مجازی بود. همانجایی که نازنین برایش نوشت: “دوست داری با من دوست بشی؟”. و این سرآغازی شد برای یک رابطه با ۳۰ سال اختلاف سنی. حالا بردیا هر چند روز یکبار، به «دستور» نازنین، به خانه اش می رود تا شب را با وی صبح کند! و البته گاهی چند روزی را هم در آنجا می ماند یا حتی با هزینه نازنین به سفرهای داخلی و خارجی می روند. طبق قراری که با بردیا داریم در دومین تماس تلفنی، نازنین هم حضور دارد و حاضر شده تا چند کلمه ای صحبت کند. البته با حفظ کامل حریم خصوصی.

همین که گوشی را می گیرد اول خطاب به بردیا که گویا کنارش ایستاده رو می کند و می گوید: ” تو به همه خواسته هایت که رسیدی… مگه بده؟” بردیا که معلوم است نمی خواهد نازنین را از دست بدهد و ناراحتش کند برخلاف اظهارات قبلی اش می گوید “اصلا کی گفته شوگر مامی بده! من که زندگیم از این رو به اون رو شده و خیلی هم راضیم” نازنین که حالا انگار شارژ شده دوباره از آن سوی گوشی تلفن خطاب به من می گوید: ” ۲۰ سال با مردی ۱۰ سال از خودم بزرگتر زندگی کردم دست بزن داشت، فحاش، خرج نده. خیلی اذیت شدم تا اینکه توانستم طلاق خود را با بیشتر از حق و حقوقم بگیرم . بعد از ۸ سال جدایی با بردیا آشنا شدم”. انگار دارد بردیا را برانداز می کند چون چند لحظه ای به سکوت می گذرد، اما بالاخره دوباره به حرف می آید؛”پسر خوبیه. من هم اون رو از نظر مالی تامین می کنم، هزینه تحصیل، ماشین خوب، خونه خوب، سفرهای لاکچری، چیزی براش کم نمی ذارم…. پول براش خرج می کنم. اما از شوخی گذشته منم در کنار بردیا آرامش و شوق جوانی را دوباره دارم تجربه می کنم”. دوباره شوخی اش گل می کند و می گوید:”البته حواسم هست که سرم کلاه نزاره، خودم رو که نباید گول بزنم، اینکه عشق نیست، معامله ست”.

 

رد پای شوگرها در خیابان های شهر

شوگرها را فقط در فضای مجازی نباید جستجو کرد. کف خیابان ها پر است از زنان و مردانی که در مسیرهایی که طی می کنند به دنبال یافتن «شوگربیبی» های مورد پسندشان هستند. رویه ای نانوشته اما واقعی. جستجو میدانی و شفاهی خبرنگار «هفت صبح» نشان می دهد حالا، پدیده شوگرها چنان شایع شده که حتی پاتوق هایی در سطح شهر نیز دارند. از میدان «….» در سعات آباد تا فلکه «…» در تهرانپارس و یا برخی پارک ها. مکان هایی که در ساعت های پایانی شب پاتوق دور دور کردن ماشین های مدل بالا و شاسی بلندی هستند که رانندگان آنها را زنان و مردان میانسال و سالخورده ای تشکیل می دهد که پسران و دختران حاضر در این خیابان ها و میدان ها (که با همین نیت به آنجا آمده اند) را رصد می کنند تا یکی را برای یک شب و شاید یک رابطه طولانی انتخاب کنند. شرایط مالی هم کاملا توافقی است. از قیمت های دو سه میلیون تومانی برای یک شب گرفته تا آشنایی با هدف ارتباط های طولانی که در آن شوگرهای زن یا مرد، دختران و پسران جوان را ساپورت مالی می کنند. حتی در این جستجو به مغازه هایی برخورد کردیم که صاحبان آنها را بانوان میانسال و سالخورده ای تشکیل می دهند که با استخدام پسران جوان و میانسال، هم نقش شوگر را برای آنها ایفا می کنند و هم نقش کارفرما را!

 

یکه تازی پولدارها در نقش شوگرها

اما شاید بتوان این پدیده را بیش از هر چیز از منظر جامعه شناسی بررسی کرد. علیرضا شریفی یزدی، جامعه شناس، معتقد است که بسیاری از چنین پدیده هایی ریشه در ناهماهنگی و کم کاری بین نهادهای مختلف در ۵ بخش اصلی، اقتصادی، سیاسی، مذهبی، آموزشی و اجتماعی دارد. نهادهایی که باید سعی کنند تا کارکردهای یک جامعه را تدوین و تنظیم کنند اما….! وی در این خصوص به خبرنگار “هفت صبح” می گوید: اصولا نهادهای موجود در این ۵ حیطه در کشور، کارکردهای مناسبی ندارند. مثلا در حوزه اقتصاد زن و مرد در چند شیفت باید کار کنند تا حداقل های زندگی را تامین کنند. وقتی نهاد سیاسی و اقتصادی کشور توانمندی انجام وظایف اصلی خود را ندارد، این امر باعث می شود تا اختلاف طبقاتی در جامعه به شدت افزایش پیدا کند و احساس عدم امنیت در لایه پایین جامعه به شکلی واضح خود را نشان دهد. موضوعی که در واقع  شروع ناهنجاریها دریک جامعه است.

وی با ذکر اینکه در شرایط بد اقتصادی و اختلاف طبقاتی شدید کنونی، جوانان کمی امکان ازدواج دارند می گوید: برای همین جوانان مجبورند زندگی اشان را با تجرد سپری کنند.  یک تجرد اجباری. از سویی وقتی تجرد اجباری پیش می آید و والدین هم به خوبی نمی توانند نیازهای جوانانشان را برآورده کنند، میدان برای طبقه پولدار جامعه باز می شود تا با ابزار قدرتمندی به نام «پول»، همه این کمبودها را برای آن دختر و پسر جوان پوشش می دهند. دختران و پسران جوان برای اینکه ره صدساله را یکشبه بروند و به آرزوهای خود مثل داشتن مسکن و ماشین خوب، رفتن به سفرهای لاکچری و زیورآلات گران قیمت برسند ،  با افراد مسن پولدار که عمدتا متاهل نیز هستند، وارد رابطه می شوند که نتیجه آن همان چیزی است که ما امروز در جامعه شاهد آن هستیم و به سرعت در حال رشد است.پدیده ای به نام  “شوگرددی یا مامی” .

 

پیدا کردن شوگرددی و مامی جزء آرزوهای جوانان است

به اعتقاد این جامعه شناس گسترش پدیده شوگرها نشان می دهد که یک جامعه هم از نظر  اجتماعی و هم ارزشها و هنجارهای فرهنگی تب دار و مشکل دار است. وی در این خصوص می گوید: با تاسف باید بگویم که پیدا کردن شوگرددی و مامی جزء آرزوهای جوانان کشور شده است. دوردور کردنهای جوانها تیز اغلب به دلیل پیدا کردن شوگر مناسب است.

وی همچنین بر این نکته تاکید دارد که پدیده شوگرددی و مامی یک نشانه است نه خود بیماری: اصولا گسترش شوگرها یک نشانه از جامعه ای است که بیمارهای مختلفی بر آن عارض است که مهمترین آنها همان چالش های اقتصادی و  اجتماعی است. پدیده هایی که همراه خود پیامدهای منفی فرهنگی و سیاسی زیادی را هم به دنبال خواهد داشت.: از بعد هم بیشتر افرادی به سمت شوگرها متمایل هستند که دچار اختلالات شخصیتی هستند. اختلالاتی مانند شخصیتهای ضداجتماعی یا افرادی که دوقطبی هستند.

اما ته این روابط به کجا می رسد؟ سوالی که شریفی در پاسخ به آن می گوید: بسیاری از این جوانان،  بعد از اینکه نیازهای اولیه شان مثل خوراک، پوشاک، مسکن، سفر و لذتهای کوتاه مدت برآورده شد به دلیل نیازها و کمبودهای عاطفی ناشی از فاصله سنی و فکری، بعد از مدتی جوانان، دچار سرخوردگی، افسردگی و ناامیدی می شوند و احساس بردگی جنسی به آنها دست می دهد. ضمن آنکه بسیاری از آنها برای اینکه  نیازهای عاطفی و درونی خود را برآورده کنند به فکر خیانت می افتاند. در هر صورت نتیجه این پدیده چیزی نیست جز افزایش بیماری های روحی و روانی.

 

شوگرها در برابر نهاد خانواده

این جامعه شناس همچنین مدعی است که پرونده شوگرها از نظر اجتماعی نیز دقیقا پدیدیه ای ضد نهاد خانواده است چرا که باعث می شود تا جوانان دیگر سراغ ازدواج نروند زیرا انتظاراتی که از رابطه پیدا می کنند به قدری بالا می رود که یک جوان به عنوان همسر، توان برآورده کردن آنها را ندارد. این عامل بر روی جمعیت تاثیر می گذارد و وقتی این پدیده در جامعه زیاد شد – که باید گفت در جامعه ما به شدت افزایش پیدا کرده است! – از این موضوع قبح زدایی می شود و به دنبال آن آمار خیانت در جامعه بالا رفته و کیان خانواده ایرانی را به خطر می اندازد ضمن آنکه ادامه این روند حتی  می تواند پیامدهای سیاسی زیادی را به همراه داشته باشد.

اما چطور می‌شود از این چرخه‌ی تلخ بیرون آمد؟، این دقیقاً بخش مهم ماجراست.  جدای راه حلهای فردی که جوان باید یاد بگیرد روی پای خودش بایستد حتی کم‌کم؛ آگاه شود تا فریب ظاهر را نخورد، رابطه‌ی سالم را یاد بگیرد و بیاموزد که خودش را ارزشمند بداند؛ قطعا بدون تغییر در سیاست‌ها و شرایط جامعه، این چرخه باز هم تکرار می شود، تغییر سیاست هایی در مورد اصلاح اقتصاد و عدالت اجتماعی، ایجاد شغل واقعی برای جوان‌ها، کاهش فاصله طبقاتی، کنترل تورم و اجاره‌ها، مقابله با فساد و رانت، آموزش واقعی درباره‌ی روابط انسانی و بازتعریف اخلاق در جامعه. که اگر چنین نشود، نه تنها پدیده هایی مانند ازدواج های سفید و شوگرها روز به روز در جامعه بیشتر و بیشتر می شود که باید منتظر ظهور پدیده هایی باشیم که شاید در آینده ای نزدیک چیزی از فرهنگ اصیل و خانواده ایرانی باقی نگذارد!

modir

Recent Posts

شتاب جهانی در هوش مصنوعی

در حالی‌که جهان با جهش‌های فناورانه در حوزه هوش مصنوعی، انرژی پاک و زیرساخت‌های داده…

5 دقیقه ago

«اقتصاد سرآمد» دوباره نمونه دریایی شد

در روز جهانی دریانوردی امسال (1404) اقتصادسرآمد به عنوان نمونه دریایی کشور درخشید! در همین…

1 ساعت ago

ستاره‌هایی که سوختند

سینما دیگر فقط هنر نیست؛ آزمون اخلاق است. ستارگانی که روزی با درخشش‌شان جهان را…

6 ساعت ago

هویت گمشده در سینما

سینمای ایران با فرمول‌های تکراری و گیشه‌های بی‌رمق دست‌وپنجه نرم می‌کند، فیلمی مثل «بچه‌مردم» با…

6 ساعت ago

محیط زیست در چمدان رئیس

در شرایطی که سازمان حفاظت محیط زیست برای تأمین ابتدایی‌ترین نیازهای خود، از درمان حیات‌وحش…

6 ساعت ago

وقتی آب ابزار فشار می‌شود

در حالی‌که افغانستان با مهار آب‌های مرزی، تالاب هامون را به خشکی کامل رسانده و…

6 ساعت ago