به گزارش سرمایه فردا، چه بر سر شهر کاشان آمده؟ چگونه شهری که زمانی مهد تجارت، صنعت دستی و خانههای اعیانی چون خانه طباطبایی و بروجردی بود، به حاشیهای آرام و بیجان در جغرافیای اقتصادی ایران بدل شد؟ چرا کاشان برخلاف اصفهان و تهران، در مسیر صنعتیشدن غایب بود؟ و چرا این شهر، علیرغم سابقه درخشان در تولید و تجارت، دیگر در نقشه صادرات ایران جایی ندارد؟
پاسخ این پرسشها نه در قحطی یا جنگ جهانث و نه در ادعاهای کلیشهای “عقبماندگی ” پنهان است. راز افول کاشان را باید در نقطهای جستوجو کرد که بازار آزاد ایران قربانی شد: مشروطه و تولد دولت مدرن.
با انقلاب مشروطه، نهتنها ساختار سیاسی ایران دگرگون شد، بلکه مسیر اقتصاد کشور نیز به شکلی خزنده ولی تعیینکننده تغییر کرد. اگر پیش از مشروطه، بازار با مکانیسمهای خودجوش و شبکههای اصناف و تجار، تجارت را به طور نسبی ازاد پیش میبرد، پس از آن، دولت مدرن رفتهرفته به تنظیمگر، داور و در نهایت، مالک اصلی اقتصاد تبدیل شد.
تجارت به نسبت آزاد، بهعنوان ستون اصلی قدرت شهرهایی چون کاشان، قربانی نخست این تحولات بود. صنایع دولتی که پس از مشروطه و بهویژه در عصر پهلوی بهوجود آمدند، نیاز به حمایت داشتند: آنها نه ریشه در بازار داشتند، نه توان رقابت با کالاهای خارجی. بنابراین، راهحل ساده بود: بستن درهای بازار. تعرفههای سنگین، ممنوعیت واردات، مجوزهای تجاری، انحصارات وارداتی، و فشارهای غیررسمی بر تجار مستقل.
کاشان که روزگاری با فرش، پنبه، ابریشم، سفال و دهها کالای دیگر در قلب تجارت ایران میتپید، با این سیاستها از نفس افتاد. بازارش نهتنها خالی شد، بلکه مفهوم “بازار” در آن بیمعنا شد.
در بسیاری از نقاط جهان، از منچستر تا هنگ کونگ، تجارت پیشقراول صنعت بود. بازار، تشویق به رقابت میکرد، کارآمدی میطلبید، و صنعت را از درون ساختار اقتصادی بومی شکل میداد. اما در ایران، دولت تصمیم گرفت صنعت را از بالا “خلق” کند: با بودجه نفت، رانت ارزی، واردات ماشینآلات، و قوانین حمایتی.
این صنایع دولتی، نهتنها قادر به صادرات نبودند، بلکه عملاً برای بقا نیازمند مرزبندی مصنوعی و بستن راه رقبا شدند. طبیعی بود که بازار آزاد، دیگر جایی در این ساختار اقتصادی نداشته باشد. کاشان، که صنعتش با بازار گره خورده بود، بیرون از این بازی ماند، در نتیجه زندگی خود را به تدریج از دست داد.
کاشان مانند دهها شهر دیگر ایران، نه بهدلیل جنگ یا زلزله، بلکه بهدلیل مرگ تدریجی بازارش خاموش شد. با از بین رفتن نقش بازار در هدایت تولید، شهر از مزیت اقتصادیاش تهی شد. اگر خانههای اعیانی طباطبایی و بروجردی امروز در فهرست جاذبههای گردشگریاند، این نه بهخاطر ادامه شکوه گذشته، بلکه بهمثابه موزههایی از یک جهان ازدسترفتهاند: جهانی که در آن تجارت آزاد، رکن توسعه و پیشرفت بود.
تعرفههای حمایتی، مجوزهای پیچیده، و صنعتهایی که بدون حمایت دولت حتی یک روز دوام نمیآورند، هنوز ساختار اقتصادی ایران را فلج کردهاند.
کاشان نماد یک امکان ازدسترفته است: امکان اینکه ایران صنعتی، اما بازارمحور باشد؛ آزاد، اما تولیدکننده؛ رقابتی، اما بومی. آنچه سقوط کرد فقط یک شهر نبود، بلکه یک زیست بوم بود که میتوانست بدیل هرگونه توسعه دولتی و نفتی امروز باشد.
قیمت نفت در معاملات آسیایی با افت ۳.۶ درصدی برای نفت برنت و ۳.۷ درصدی…
بررسی خالص ارزش داراییهای (NAV) هلدینگ داروپخش در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ نشان میدهد که…
پس از چندین دور رسیدگی قضایی، دادگاه رأی قطعی به انتقال سند زمین ۴۱٬۳۱۷ متر…
دادههای اقتصادی جدید نشان میدهد که تعداد مدعیان بیمه بیکاری آمریکا به ۲۴۱٬۰۰۰ افزایش یافته،…
سازمان بازرسی در بررسی نحوه توزیع و برداشت گاز اتیلن توسط شرکتهای متصل به خط…
در فروردینماه ۱۴۰۴، بانکها مجموعاً ۴,۲۹۴ هزار میلیارد ریال تسهیلات به بخشهای مختلف اقتصادی پرداخت…