به گزارش سرمایه فردا، در هفتهای که جهان با ده خبر مهم از پیشرفتهای خیرهکننده در حوزه هوش مصنوعی و فناوریهای نوین مواجه بود، بخش خصوصی ایران همچنان در محاصره تحریمهای دیجیتال و محرومیت از زیرساختهای جهانی دستوپا میزند. این دو تصویر متضاد، نمایی روشن از شکاف فزاینده میان اقتصادهای نوآور و اقتصادهایی است که از مدار اتصال جهانی خارج شدهاند.
ده خبر برجسته از تحولات اخیر در حوزه هوش مصنوعی، نشان میدهند که اقتصاد جهانی با سرعتی بیسابقه در حال بازتعریف زیرساختها، مدلهای تولید، و حتی مفاهیم امنیت زیستی است:
این تحولات، نشان میدهند که هوش مصنوعی دیگر صرفاً ابزار نیست؛ بلکه زیرساختی استراتژیک برای آینده اقتصاد، امنیت، و سیاست جهانی است.
در نقطه مقابل این شتاب جهانی، بخش خصوصی ایران با محرومیت از بیش از ۳۰ پلتفرم کلیدی بینالمللی، در وضعیت انزوای دیجیتال قرار دارد. این محرومیت، نهتنها مانع رقابتپذیری، بلکه تهدیدی برای بقای اقتصادی در عصر جهانیسازی است.
این فهرست، تصویری از یک اقتصاد منزوی است که نه به دادههای جهانی دسترسی دارد، نه به زیرساختهای فروش، نه به مسیرهای حملونقل، و نه به اعتبارسنجیهای بینالمللی.
نکته جالب توجه اینجاست که چندی قبل بالاخره مجلس کلیات «طرح ملی هوش مصنوعی» و تشکیل «سازمان ملی هوش مصنوعی» را تصویب کرد. اولین سوال این است که قرار است برای این کار چقدر بودجه اختصاص پیدا کند؟ و دومین سوال اینکه قرار است با این طرح و سازمان، در چه مدت به چه دستاوردی برسیم؟
اگر دستاورد را تشکیل کمیسیون و فراکسیون و شورا و کارگروه و نوشتن سند ملی و چشم انداز و آییننامه و … بدانیم؛ میشود در مدت کوتاهی همه اینها را فراهم کرد، تشکیلاتی ساخت، بودجهای از جایی گرفت و جمعی را به نان و نوا رساند.
اگر هدف رقابت با قدرتهای جهانی هوش مصنوعی است که باید دانست «هوش مصنوعی» یک فناوری بر اساس دانش و در فضای رقابتی آزاد (یا حداقل فضای شبه آزاد) است. با توجه به وضعیت مراکز دانشگاهی و فرار نخبگان و جایگزینی سهمیهایها، اینجا دانش قدرتمندی نداریم. از فضای رقابتی آزاد هم که نباید سخن گفت. تنها جمعی جوان با استعداد داریم که سرنوشت آنها یا به مهاجرت ختم خواهد شد یا به سرخوردگی از محرومیتها و موانعی که در کشور خود با آن روبهرو هستند. مگر آنهایی که بیاموزند چگونه تکهای از اقتصاد دولتی را برای خود جدا کنند. همان اتفاقی که سالها قبل برای ساخت «موتور جستوجوی ملی» افتاد.
در کشوری تحت تحریم و فشار اقتصادی و دشمنی غرب چطور میتوانیم دانشی را بومیسازی کنیم که حتی پیشسازهای آن را هم نداریم؟ بد نیست بدانیم در طول حمله رژیم صهیونیستی به ایران اتفاقی افتاد که کم از قطعی آب و برق نداشت.
برای جلوگیری از هدر رفت آرد یارانهای، از مدتها قبل خرید و حمل آرد از کارخانهها به نانواییها، با سامانه « سامانه یکپارچه مدیریت آرد کشور» انجام میشود. نانوا وارد حساب کاربری میشود و از سهمیه خود سفارش ثبت میکند. بعد از واریز وجه، یک کارخانه کیسههای آرد را به باربری تحویل میدهد تا به مغازه فرستاده شود. امور مالی این سامانه از طریق بانک سپه انجام میشود. در جنگ ۱۲ روزه، بانک سپه با حمله سایبری دچار اختلال شد. اگر توزیع آرد چند روز قطع میشد و نانواییها ذخیره آرد خود را تمام میکردند «کمبود نان» کشور را دچار بحران میکرد.
خوشبختانه تدبیری اندیشیده شد و به روش ماقبل سامانهای و پیشا اینترنتی، کارخانهها شروع به ارسال آرد نسیه به نانواییها کردند. زندگی ادامه یافت و پس از پایان جنگ مدتی طول کشید تا سامانه دوباره وصل شد. اما چرا فناوری کشور ما تا این حد آسیب پذیر است.
در مقابل چین را داریم که یک سال قبل با استفاده از واردات غیر مستقیم تراشههای شرکت آمریکایی انویدیا و در طرحی نسبتا محرمانه، هوش مصنوعی دیپسیک را ساخت و اگرچه نتوانست شانه به شانه چتجیپیتی حرکت کند اما بازار هوش مصنوعی آمریکا را به هم ریخت. نمیشود گفت که چین در درون خود فضای رقابتی آزاد دارد اما در صحنه جهانی، درگیر رقابت واقعی با استانداردهای تایید شده و قابل سنجش بین المللی است. احتمالا همین هم به درون آن تسری پیدا میکند.
تا زمانی که جلسه بعدی صحن علنی و کمیسیونها مجلس تشکیل شود، سازندگان هوش مصنوعی جهانی چندین پرش به جلو انجام دادهاند. اکنون «هوشهای مصنوعی» در حال کنار زدن یکدیگر و فتح سرزمینهای جدید هستند. برخلاف جنگ اوکراین، اینجا مرزها دائما جابهجا میشوند. سرعت آنقدر زیاد است که سازندگان از محصولات خود عقب میمانند، دستساختههای بشر با هم میجنگند و جهان جدید هر روز رنگ عوض میکند.
در حالیکه جهان با سرعتی سرسامآور در حال بازتعریف اقتصاد بر پایه هوش مصنوعی، انرژی پاک، و زیرساختهای دیجیتال است، بخش خصوصی ایران درگیر بروکراسی داخلی، فقدان زیرساخت، و محرومیت ساختاری از شبکههای جهانی است. این شکاف، اگر با اصلاحات جدی در سیاستگذاری، بازنگری در روابط بینالملل، و اتصال مجدد به اقتصاد جهانی همراه نشود، میتواند به فروپاشی تدریجی ظرفیتهای تولید، نوآوری و رقابتپذیری منجر شود.
در عصر دانش و تکنولوژی، رشد صنعتی بدون جهانیسازی تولید ممکن نیست یا دستکم بسیار دشوار است. بازگشت به جامعه جهانی، نه یک انتخاب سیاسی، بلکه یک ضرورت اقتصادی است؛ ضرورتی برای بقا، برای بهرهگیری از هوش و خلاقیت ایرانیان، و برای آنکه اقتصاد ایران در آیندهای که با هوش مصنوعی نوشته میشود، سهمی داشته باشد.
در جهانی که هوش مصنوعی در حال بازنویسی قواعد تولید، امنیت، و حتی اخلاق است، ایران نمیتواند با تکیه بر زیرساختهای محدود و پلتفرمهای داخلی، سهمی پایدار در آینده اقتصادی داشته باشد. محرومیت از بیش از ۳۰ پلتفرم کلیدی، نهتنها مانع صادرات و تعاملات مالی است، بلکه ایران را از جریان داده، استانداردسازی، و همکاریهای فناورانه نیز خارج کرده است.
اما مسئله فقط اقتصادی نیست؛ این انزوا، پیامدهای فرهنگی و اجتماعی نیز دارد. وقتی جوان ایرانی نمیتواند در پلتفرمهای جهانی خلاقیت خود را عرضه کند، وقتی استارتاپها از دسترسی به ابزارهای تحلیل بازار، ثبت برند، و فروش بینالمللی محروماند، نتیجه چیزی جز مهاجرت نخبگان، فرسایش امید، و تضعیف سرمایه اجتماعی نخواهد بود.
بازگشت به جامعه جهانی، به معنای وابستگی نیست؛ بلکه به معنای اتصال هوشمند است. ایران میتواند با تعریف چارچوبهای بومی برای تعامل با پلتفرمهای جهانی، هم استقلال خود را حفظ کند و هم از ظرفیتهای بینالمللی بهره ببرد. این مسیر نیازمند چند گام کلیدی است:
اگر این مسیر طی نشود، آینده اقتصاد جهانی بدون مشارکت ایران نوشته خواهد شد. در جهانی که مدلهای هوش مصنوعی میتوانند مواد کوانتومی طراحی کنند، انرژی هستهای را برای مراکز داده بهینه کنند، و حتی پروتئینهای سمی بسازند، ایران نمیتواند با زیرساختهای دهه ۸۰ شمسی رقابت کند.
در نهایت، مسئله فقط رقابت نیست؛ مسئله بقاست. اقتصاد ایران برای زنده ماندن در عصر هوش مصنوعی، باید خود را بازتعریف کند—نه با شعار، بلکه با اتصال، با اصلاح، و با جسارت ورود به جهانی که دیگر منتظر ما نمیماند.
بازار جهانی نفت و گاز در آستانه تحولات بزرگ قرار دارد؛ از ورود پرقدرت شل…
لاله اسکندری تنها بازیگر نیست؛ او هنرمندی است که روایت زن ایرانی را هم در…
کتاب «غزه از بازگشت مینویسد» به ویراستاری شهید رفعت العرعیر، مجموعهای از داستانهای کوتاه جوانان…
افزایش نرخ سوم بنزین به ۵۰۰۰ تومان، نه تنها پاسخی به فشار کسری بودجه و…
قتل جوان افغانستانی در خانهای کوچک در محله بهارستان، پرده از اختلافی قدیمی برداشت؛ جنایتی…
درگیری ساده میان دو جوان در شهرری، به جنایتی هولناک ختم شد؛ نزاعی که ریشه…