به گزارش سرمایه فرد، دیردره نانسن مککلاسکی نویسنده برزیلی درباره برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد امسال، دارون عجماوغلوی ترک تبار آمریکایی یادداشتی منتشر کرده است. گه در ادامه جزئیات ان را می خوانید؛ دو برندۀ دیگر این جایزه همکارانش، سیمون جانسون اقتصاددان و دانشمند علوم سیاسی، جیمز رابینسون، هستند. برنده شدن هیچ کدامشان ضرورتی نداشت. لطف آکادمی سوئدی است که با این کارش شادی بیشتری به وجود آورد. برای ترکیه هم خوب است که جایزۀ نوبلی داشته باشد. اردوغان خوشش خواهد آمد چون درونمایۀ عجم اوغلو با رژیم کنونی این کشور جور درمیآید. مقدر شده بود که عجم اوغلو بالاخره این جایزه با حمایت از اقتصاد دولتی را ببرد.
بیست سال است که در نوشتههایش از دو ادعا دفاع میکند. یکی اینکه دولت کاملاً خردمند است. دیگری اینکه تنها چیزی که برای جامعهای خوب به آن نیاز داریم، نهادهایی مثل دیوان عالی، انتخابات و ساعت ثبت ورود و خروج در کارخانههاست. چنین نهادهایی کافی خواهند بود تا تضمین شود تصمیمات خوب دربارۀ آزادی بیان اِعمال میشوند، خردمندترین رهبران مانند لولا و بولسونارو به قدرت میرسند و کارگران همۀ کارخانههای برزیل همیشه سخت و هشت ساعت کار خواهند کرد، نه کمتر و نه بیشتر.
من به جایزۀ عجماوغلو واکنش نشان میدهم، همانطوری که به فاشیسم روزمرۀ دونالد ترامپ واکنش نشان میدهم. این جایزه از یک طرف ناراحتم کرد، میتوانم به کلی آدم دیگر فکر کنم. مثلاً ایزرائیل کرزنر یا آریو کلامر که شایستهتر از این اقتصاددان متوسط هستند. از طرف دیگر، غافلگیر نشدهام، این کمیته پیوسته جایزه را بابت آنچه امروز محبوب است، مانند اقتصاد رفتاری و نونهادگرایی، به دولتگراهای متوسط میدهد.
نظریهاش که با آنچه امروزه مردم دوست دارند حین حرکت در راه بردگی بشنوند جور درمیآید – سیاست خوب بسیار ساده است و اربابان ما در انجام آن بسیار ماهرند. این نظریه کاری میکند که احساس امنیت کنیم، مانند کودکانی که منتظرند کسی به آنها غذا بدهد. ما در مقام فرد نیازی به اخلاقیات خوب، حرفهایگری یا آرمانهای والای سیاسی نداریم. دولت، در مقام بابا و مامان، مراقب این چیزهاست.
عجماوغلو عاشق دولت است. مثلاً دولت برزیل. او اخیراً عریضهای را در ستایش دیوان عالی برزیل امضا کرد که به آزادی بیان ایلان ماسک حمله کرد. ایلان احمق است، بحثی در آن نیست. یک بار دیگر این مسئله را در حمایتش از ترامپ در انتخابات ایالات متحده نشان میدهد. اما هر چه که باشد، در یک جامعۀ آزاد، ثروتمندان میتوانند روزنامه و انتشارات کتاب و از این جور چیزها بخرند و نظرات احمقانه و غیرواقعی منتشر کنند.
عجماوغلو نظرات احمقانه و غیرواقعی خودش را چاپ میکند. مثلاً، او، همراه با جانسون، در کتابی ادعا کرد که «یارانههای دولتی برای توسعۀ فناوریهایی که بیشتر به سود جامعه باشند یکی از قدرتمندترین ابزارهای تغییر مسیر فناوری در یک اقتصاد بازاری هستند.» مانند اقتصاددانان رسماً چپگرایی مثل توماس پیکتی و ماریانا مازوکاتو که به شکل عجیبی اسمشان در نوشتههای عجماوغلو به چشم نمیخورد، او اقتصاد خصوصی را عمدتاً دارای نقص میداند و باور دارد دولت ایالات متحده یا برزیل بهترین درمان برای آن نقصهاست. هیچ مدرک علمی برای هیچ کدامشان وجود ندارد. اگرچه در میان بردگان کودکمآبِ ساختۀ دولتهای مدرن، چنین چیزی طرفدار دارد، آدم در مواجهه با آن انگشت به دهان میماند. لابد از خودتان میپرسید عجماوغلو در کدام سیاره زندگی میکند؟
نقش استارتاپ های بخش کشاورزی در تنظیم بازار و جلوگیری از تولید محصولات غیربهداشتی و…
مدیریت سیستمی کاربرد فراوانی پیدا کرده که تنها مربوط به شغل نیست. بلکه در برنامههای…
تبعات فیلترینگ فضای مجازی تنها منجر به خسارت دو میلیارد دلاری به کسبوکارهای ایرانی نشده،…
در این روند سهام کوچک یا بزرگ بخریم؟ این مهمترین سوال سرمایه گذاران است. در…
در کمیسیون تلفیق هیچ پیشنهادی برای افزایش قیمت حاملهای انرژی ارائه نشده، اما دولت طبق…
بازار لوازم خانگی در ۱۴۰۳ کاملا با رکود همراه بود. تولیدکننده ارز نداشت و مصرف…