اکنون که چپ نو موضعغیرایدئولوژیک اولیه خود را رها کرده است، دو ایدئولوژی مارکسیسم-استالینیسم و آنارکو-کمونیسم به عنوان مواضع نظری راهنما توسط چپگرایان جدید اتخاذ شده است.
به گزارش سرمایه فردا، مورای روتبارد در مطلبی که پارسا حسنی آن را ترجمه کرده آنارکو- کمونیسم و جنبش چپ نو پرداخته است. مارکسیسم-استالینیسم متأسفانه اس دی اس(Students for a Democratic Society) را فتح کرده است.
اما آنارکو-کمونیسم بسیاری از چپگرایانی را جذب کرده است که به دنبال راهی برای خروج از استبداد بوروکراتیک و دولتگرایانهای هستند که مشخصه راه استالینیستی است. همچنین، بسیاری از لیبرتارین ها که به دنبال اشکال عمل و همپیمانان در چنین اقداماتی هستند، توسط یک اعتقاد آنارشیستی جذب شدهاند. بهظاهر راه داوطلبانه را تجلیل میکند و خواستار لغو دولت اجباری است. با این حال، خطرناک است که در جستجوی همپیمانان در اقدامات تاکتیکی خاص، اصول خود را رها کنیم. آنارکو-کمونیسم، هم در شکل ابتدایی باکونین-کراپوتکین(نام دو متفکر بزرگ انارکو کمونیسم) و هم در نوع فعلی غیرعقلانی و “پسا-کمیابی”(post-scarcity) خود، از اصول واقعی لیبرتارین فاصله دارد.
برای مثال، اگر یک موضوع باشد که آنارکو-کمونیسم بیشتر از دولت از آن متنفر و بیزار است، آن حق مالکیت خصوصی است. در واقع، دلیل اصلی که آنارکو-کمونیستها با دولت مخالف هستند این است که به اشتباه باور دارند که دولت خالق و محافظ مالکیت خصوصی است. بنابراین، تنها راه به سوی لغو مالکیت، نابودی دستگاه دولت است. آنها متوجه نمیشوند که دولت همواره دشمن بزرگ و متجاوز به حقوق مالکیت خصوصی بوده است. همچنین، با تحقیر بازار آزاد، اقتصاد سود و زیان، مالکیت خصوصی و فراوانی مادی – که همه اینها با یکدیگر مرتبط هستند – آنارکو-کمونیستها به اشتباه آنارشیسم را با زندگی جمعی، با اشتراک قبیلهای و با دیگر جنبههای راک و مواد “فرهنگ جوانان” در حال ظهور میدانند.
تنها چیز خوبی که ممکن است درباره آنارکو-کمونیسم گفته شود این است که در مقایسه با استالینیسم، شکل کمونیسم آن به طور فرضی داوطلبانه خواهد بود. به احتمال زیاد، هیچکس مجبور به پیوستن به کمون ها(communes) نخواهد شد و کسانی که به زندگی فردی و فعالیتهای بازار ادامه میدهند، بدون مزاحمت باقی خواهند ماند. یا آیا این طور خواهد بود؟
آنارکو-کمونیستها همیشه در مورد ویژگیهای جامعه آنارشیستی آینده خود بسیار مبهم و غیرشفاف بودهاند. بسیاری از آنها دکترین ضدلیبرتارین عمیقی را ترویج میدهند که انقلاب آنارکو-کمونیستی باید تمام مالکیت خصوصی را مصادره و لغو کند تا همه را از وابستگی روانی به مالکیتی که دارند، باز بدارد. علاوه بر این، سخت است فراموش کرد که وقتی آنارشیستهای اسپانیایی (آنارکو-کمونیستهای نوع باکونین-کراپوتکین) در طول جنگ داخلی دهه ۱۹۳۰ بخشهای بزرگی از اسپانیا را تصرف کردند، همه پولهای موجود در مناطق خود را مصادره و نابود کردند و به سرعت مجازات اعدام را برای استفاده از پول اعلام کردند.
هیچکدام از اینها نمیتواند به کسی اعتماد به نیتهای خوب و داوطلبانه آنارکو-کمونیسم بدهد. آنارکو-کمونیسم در جنبه های دیگر یا مخرب است یا مضحک است. از نظر فلسفی، این اعتقاد حملهای تمامعیار به فردیت و عقلانیت است. تمایل فرد برای مالکیت خصوصی، انگیزه برای پیشرفت، تخصص، جمعآوری سود و درآمد، توسط همه شاخههای کمونیسم مورد نفرت قرار گرفته است. در عوض، همه قرار است در کمونها زندگی کنند، تمام داراییهای ناچیز خود را با هم نوعان خود به اشتراک بگذارند و هر یک مواظب باشند که از برادران کمونی خود جلوتر نروند.
در ریشه همه اشکال کمونیسم، چه اجباری و چه داوطلبانه، نفرت عمیقی از برتری فردی وجود دارد. انکار برتری طبیعی یا فکری برخی از انسانها نسبت به دیگران و تمایل به پایین آوردن هر فرد به سطح یک توده اجتماعی. به نام یک “انسانگرایی” تقلبی، برابریطلبی غیرمنطقی و به شدت ضد انسانی قرار است هر فرد را از انسانیت خاص و ارزشمند خود محروم کند.
علاوه بر این، آنارکو-کمونیسم عقلانیت را تحقیر میکند و نیز همبستگیهای آن: هدف بلندمدت، آیندهنگری، کار سخت و دستاورد فردی؛ در عوض، احساسات غیرمنطقی، هوس و دمدمیمزاجی را تجلیل میکند – همه اینها به نام “آزادی”. “آزادی” آنارکو-کمونیست هیچ ارتباطی با عدم تهاجم یا مزاحمت بین افراد ندارد؛ در عوض، “آزادی” است که به معنی برده بودن به بیمنطقی، به هوسها و به دمدمیمزاجی کودکانه.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا