در حالی که قهرمانی تیم ملی کشتی ایران در مسابقات جهانی زاگرب پس از ۱۲ سال رقم خورد، برخی رسانهها و چهرههای مجازی با تمرکز بر حاشیهها و تحقیر مربیان ایرانی، از بازتاب این افتخار ملی خودداری کردند. همزمان، عفو بیسابقه بیش از ۷۰ هزار زندانی با تأیید رهبر انقلاب نیز در سکوت خبری فرو رفت. این دو رخداد، نمادهایی از اعتماد اجتماعی و انسجام ملیاند که در جنگ روایتها، قربانی دستکاری افکار عمومی و فالوئرمحوری شبکههای اجتماعی شدهاند.
به گزارش سرمایه فردا، تنها ده ساعت پس از آنکه یک روزنامهنگار ورزشی مطرح مربیان کشتی ایران را از لحاظ دانش «پایین» توصیف کند و از میان همه نماهای رقابتهای کشتی آزاد جهان، رقص پای کشتیگیر آمریکایی مقابل کامران قاسمپور را انتخاب کند، قهرمانی ایران یک روز پیش از پایان مسابقات، آن هم پس از ۱۲ سال قطعی شد، قبل از آنکه رحمان عموزاد و امیرعلی آذرپیرا بر سر طلا و نقره با کشتیگیرانی از آمریکا و ژاپن بجنگند. حتی پس از قطعی شدن خبر قهرمانی و بهرغم دریافت انتقادات پرشمار، این روزنامهنگار ورزشی باز هم از نظر خودش بازنگشت و ادعا کرد تیم آمریکا در حال تغییر است و تیم روسیه با ترکیب اصلی وارد مسابقات نشده. شبکههای اجتماعی در همه جای جهان محل زد و خوردهای اینچنینی است.
چهرههای معتبر رفتارهای کودکانه از خود نشان میدهند و سیل کاربران سازمانیافته به یک ایده درست حمله میکنند تا آن را بیارزش کنند و کمحامی نشان دهند. اندک اندک آشکار شده که آن عرصه عمومی گفتگو و تبادل رأیی که برخی بستر ظهور دموکراسی مستقیم میدانستندش یا حوزه عمومی مورد نظر هابرماس که میتواند کنش ارتباطی بسازد و گفتگوی عاقلانه را رقم بزند، در شبکههای اجتماعی پدیدار نمیشود. در نقطه مقابل، دستکاری در افکار عمومی در بسترهای آنلاین سبب شده اتفاقاً شبکههای اجتماعی به محیط بروز و ظهور فاشیسم تبدیل شود.
همیشه در همه بسترها، گربههای مرتاض علی پرتعدادی هستند که یک پا دارند و با آنان که مرغ همسایه را غاز میپندارند، در ائتلاف و ارتباطند. نزد اینها استدلال مرده و آنچه اعتبار دارد، فالوئر است. در نتیجه در شبکههای اجتماعی به وفور محتواهای ضدایرانی بیپایه و اساسی میبینید که ذهن و ذهنیت کاربران نسبت به زندگی در ایران یا هر چه مرتبط با ایران است، آلوده میسازد. کافی است در یک کشور دیگر، حتی در کشورهایی که از نظر استانداردهای زندگی یا آمارهای اقتصادی معتبر بینالمللی به مراتب از ایران نمره پایینتری میگیرند، اتفاق شگفتی رخ دهد. همان ساعت آن اتفاق سوژه تحلیلها و توضیحهای مکرری میشود و زوایای مختلفی از ماجرا در مورد آن نقل میشود.
اما به جز قهرمانی تیم کشتی ایران در مسابقات جهانی زاگرب، قهرمانی تیم والیبال جوانان ایران در جهان یا صعود بانوان فوتبالیست ایران به جام ملتهای آسیا یا نایب قهرمانی نوجوانان دختر کاراتهکا در آسیا نیز همین سرنوشت پیدا کرده است و احتمال میرود اتفاق منحصربهفرد دیگری که در جریان است، نیز از دایره تمرکز خبری و تحلیلی بیرون بماند. عفو نزدیک به ۷۰ هزار نفر از زندانیان با نامه رئیس قوه قضائیه و تأیید رهبر انقلاب، اتفاقی نیست که به ویژه پس از جنگ ۱۲ روزه، یک خبر معمولی باشد.
در حالی که قهرمانی تیم ملی کشتی ایران در مسابقات جهانی زاگرب پس از ۱۲ سال رقم خورد، برخی رسانهها و چهرههای مجازی با تمرکز بر حاشیهها و تحقیر مربیان ایرانی، از بازتاب این افتخار ملی خودداری کردند. همزمان، عفو بیسابقه بیش از ۷۰ هزار زندانی با تأیید رهبر انقلاب نیز در سکوت خبری فرو رفت. این دو رخداد، نمادهایی از اعتماد اجتماعی و انسجام ملیاند که در جنگ روایتها، قربانی دستکاری افکار عمومی و فالوئرمحوری شبکههای اجتماعی شدهاند.
وضعیت زندان و زندانیان در ایران مثل همان اخبار ورزشی، به دلیل حساسیت بالا و پتانسیل جلب توجهات، به صورت مستمر سوژه ضدانقلاب است. جوری که تصور این است که برخلاف آمریکا، این ایران است که بالاترین تعداد زندانیان در جهان را داراست. در حالی که ۲۵ درصد زندانیان جهان در آمریکا زندانیاند اما آمریکا ۵ درصد جمعیت دنیا را داراست. یا مثلاً ۲۱۱ هزار زن زندانی در زندانهای آمریکا هستند. یعنی نزدیک به یک سوم زندانیان زن کل دنیا. این رقم نشاندهنده افزایش تقریباً ۸ برابری از سال ۱۹۸۰ است که در آن زمان تعداد زندانیان زن در این کشور ۲۶ هزار نفر بودند. در حالی ایالات متحده آمریکا حدود ۳۰ درصد از زنان زندانی جهان را در خود جای داده است که تنها حدود ۴ درصد از جمعیت زنان جهان در آمریکا هستند.
سرانه زنان زندانى در آمریکا از مجموع سرانه زندانیان زن در ۳ کشور پرجمعیت چین، هند و روسیه بیشتر است. حدود یک سوم زندانیان زن جهان تو زندانهای آمریکا هستند. همه این آمار در حالی است که رئیس جمهور آمریکا براساس ماده دوم قانون اساسی، اختیار عمل گستردهای در عفو زندانیان دارد، اما این امکان به شکل کاملاً حزبی مورد استفاده قرار میگیرد. برای نمونه، دونالد ترامپ در دوره نخست ریاست جمهوری خود ۲۳۷ نفر را عفو کرد که عمدتاً از نزدیکان سیاسی خود بودند یا پرونده عفو هانتر بایدن، پسر جو بایدن با فرمان پدرش در سال ۲۰۱۴ را به یاد بیاورید.
در نتیجه باید گفت به رغم امکان عفو، آمریکا از ایران در این زمینه بسیار عقبتر است، حال آنکه در رسانه و در پنداشت، این ایران است که باید مرتباً در مورد زندان و زندانیان به نهادهای بینالمللی پاسخگو باشد. از این روست که اقدام رهبر انقلاب در عفو ۷۰ هزار نفر از زندانیان که براساس نامه رئیس قوه قضائیه و مبتنی بر اصل عفو معیاری در حال رخداد است، نه تنها در رسانههای خارج از ایران بلکه حتی در رسانههای داخلی هم چندان ضریبی نمیگیرد. عدد بالای عفوشدگان آن هم در شرایطی که مرتباً از ضعف ساخت داخلی جامعه به منظور نفوذ و خرابکاری در جنگ ۱۲ روزه سخن گفته میشد، نشاندهنده اعتماد بالای نظام سیاسی به امکان زیست غیرمجرمانه است. چنین عددی در هیچ سیستم قضایی سابقه ندارد، آن هم بعد از پیچیدهترین و سختترین تهدیدی که برای مقابله با اصل وجود نظام سیاسی طراحی شده است. این اقدام همان عینیتبخشی به اتحاد مقدسی است که در نظر رهبر انقلاب به شکست رژیم صهیونیستی انجامید و اتفاقاً نشاندهنده فراگیری احتمالات ساخت یک انسجام اجتماعی است.
اعتماد، اعتماد میآورد و اعتماد دوسویه، توان دولت و مردم در مقابله با دشمن خارجی را ارتقاء میبخشد و از این نظر است که شاید بتوان گفت در اتحاد مقدس همه حتی زندانیان نیز شریکند. همچنان که پس از حمله رژیم صهیونیستی به زندان اوین، ۷۹ نفر به شهادت رسیدند که از این جمع، ۵ نفر زندانی این زندان بودند. در نتیجه، عفو معیاری اخیر نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران اتکاء بالایی بر حضور شهروندان خود دارد و از هر فرصتی برای عادی شدن زیست و زندگی آنها غفلت نمیکند. آیت الله خامنهای دقیقاً یک سال پیش در دیدار با کاروانهای ورزشی گفته بود ««در ورزشهای بینالمللی فقط مهارت ورزشی نیست که نشان داده میشود، قدرت روحی و اعتماد به نفس ملت ایران هم به رخ بدخواهان کشیده میشود» و حالا با عفو معیاری بیش از ۷۰ هزار نفر، این قدرتمندی و توانایی برآمده از اعتماد اجتماعی جمهوری اسلامی ایران است که ظاهر میشود، چیزی مثل مدالهای درخشان کشتیگیران ایرانی در رقابتهای جهانی.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا