صندوقهای پوشش ریسک به شیوه جونز اینگونه است که ۲۰ درصد از سود صندوق را به عنوان هزینه از سرمایهگذاران دریافت میکند.
به گزارش سرمایه فردا، علی مظفری: دانستن تاریخچه صندوقهای پوشش ریسک به شما این امکان را میدهد که بفهمید چگونه بازار مدرن صندوقهای پوشش ریسک شکل گرفته است. شما خواهید فهمید که برخی از افسانههای مربوط به این صندوقها از کجا سرچشمه گرفتهاند. چرا برخی از رویهها (مانند ساختار هزینهها و محرمانه بودن) در طول زمان توسعه یافتهاند.
آلفرد وینسلو جونز در سال ۱۹۴۱ کتابی نوشت که به بررسی نگرش ساکنان اکرون، اوهایو نسبت به شرکتهای بزرگ میپرداخت. این کتاب با عنوان «زندگی، آزادی، و مالکیت: داستانی از تضاد و اندازهگیری حقوق متضاد»، همچنان توسط دانشگاه آکرون منتشر میشود. زمانی که این کتاب منتشر شد، مجله فورچون بخشهایی از کتاب را بازنشر کرد. جونز در نهایت به تیم تحریریه مجله پیوست. در حالی که در فورچون بود، او اطلاعات زیادی درباره سرمایهگذاری کسب کرد. در سال ۱۹۴۹، از مجله استعفا داد تا یک شرکت مدیریت پول به نام A.W. Jones & Co. را تأسیس کند که همچنان در نیویورک فعالیت دارد.
در فورچون، جونز به بررسی برخی از نظریههای در حال توسعه در امور مالی مدرن پرداخت به ویژه این نظریه که بازارها به طور ذاتی غیرقابل پیشبینی هستند. او مصمم بود راهی برای حذف ریسک از بازار پیدا کند و راهی که او پیدا کرد، خرید سهام شرکتهایی بود که انتظار داشت قیمت آنها افزایش یابد و فروش کوتاه سهام شرکتهایی بود که انتظار داشت قیمت آنها کاهش یابد. با این استراتژی، او توانست بخش عمدهای از ریسک بازار را از بین ببرد و صندوق او عملکرد ثابتی در طول سالها داشت.
آلفرد وینسلو جونز دو نوآوری دیگر برای صندوقهای پوشش ریسک مدرن داشت که هر دوی آنها فراتر از سبک سرمایهگذاری او قرار گرفتند: تحلیل او از قانون شرکتهای سرمایهگذاری ۱۹۴۰بود. در این تحلیل، او بیان کرد که ساختار شراکت خصوصی میتواند بدون ثبت نام باقی بماند، به شرطی که سرمایهگذاران آن معتبر باشند.
هزینه او ۲۰ درصد از سود صندوق را به عنوان هزینه از سرمایهگذاران دریافت میکرد. بیش از ۵۰ سال بعد، تعداد کمی از مدیران صندوق پوشش ریسک به شیوه جونز، ریسک خود را پوشش میدهند، اما تقریباً هر مدیر از ساختار شراکت و جدول هزینههای او کپیبرداری میکند.
پس از اینکه آلفرد وینسلو جونز با استفاده از استراتژی پوشش ریسک خود یک کسبوکار خوب راهاندازی کرد و ۲۰ درصد از سود شرکای خود را جمعآوری کرد، دیگر مدیران پول به این فکر افتادند که آیا آنها نیز میتوانند شراکتهای خصوصی ایجاد کنند و ۲۰ درصد هزینه دریافت کنند در حالی که استراتژیهای سرمایهگذاری مختلفی را دنبال میکنند. پاسخ؟ بله. نام «صندوق پوشش ریسک» ماندگار شد، اما صندوقهای نوظهور بیشتر به سفتهبازی تمایل داشتند تا پوشش ریسک. پوشش ریسک فرآیند کاهش ریسک است. سفتهبازی فرآیند جستجوی بازده بالا با پذیرفتن میزان بالاتری از ریسک است. اگرچه پوشش ریسک و سفتهبازی استراتژیهای مخالفی هستند، بسیاری از صندوقهای پوشش ریسک امروزی از هر دو استفاده میکنند.
این تغییر در استراتژی تا حدی به این دلیل اتفاق افتاد که بازار سهام بسیار قوی بود و فروش کوتاه مدت زیانآور بود. همچنین، به دلیل قوی بودن بازار سهام، مدیران پول میتوانستند با قرض گرفتن و خرید سهام پول زیادی کسب کنند.
سپس در سال ۱۹۷۲، بازار به شدت سقوط کرد. یک حباب بازار سهام که در پایان دهه ۱۹۶۰ شکل گرفته بود، سرانجام به طور کامل ترکید و مدیران صندوقهای پوشش ریسک با زیانهای بزرگی مواجه شدند. برخی از مدیرانی که به شدت وام گرفته بودند، خود را ورشکسته یافتند. اکثر صندوقهای پوشش ریسک تازه تأسیس درهای خود را بستند و سبک تهاجمی سرمایهگذاری برای حدود یک دهه از رونق افتاد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا